جلوه قرآن در خاک تابان

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور : جلوه قرآن در خاک تابان/ احمد عقیلی، حمید خلیلیان؛

زیرنظر [اصغر] منتظرالقائم.

مشخصات نشر : اصفهان: مرغ سلیمان، 1389.

مشخصات ظاهری : 108 ص.؛ 5/9×19 س م.

شابک : 140000 ریال 9786005428537 :

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

موضوع : مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد( اصفهان)

موضوع : مجتهدان و علما -- ایران -- اصفهان -- سرگذشتنامه

موضوع : مفسران شیعه -- سرگذشتنامه

شناسه افزوده : خلیلیان، حمید، 1351 -

شناسه افزوده : منتظرالقائم، اصغر، 1337 -

رده بندی کنگره : BP55/2/ع7ج8 1389

رده بندی دیویی : 297/996

شماره کتابشناسی ملی : 2098522

ص: 1

اشاره

جلوه قرآن در خاک تابان

سید احمد عقیلی

حمید خلیلیان

زیرنظر:دکتر اصغر منتظرالقائم

عنوان: جلوه قرآن در خاک تابان

نام پدیدآور: سید احمد عقیلی، حمید خلیلیان

زیرنظر: دکتر اصغر منتظرالقائم

ویراستار: ناصر کریم پور

صفحه آرا : مهدی حاجی محمدیان

نوبیت چاپ : دوم / تابستان 1389

ناشر: مرغ سلیمان

شهرداری اصفهان

مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد

حق چاپ مخصوص مجموعه تخت فولاد می باشد

شمارگان: 2000

بهاء: ...........

ص: 2

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

عنوان - صفحه

مقدمه 1

الف ) مفسران و مولفان قرآن مدفون در تخت فولاد 11

1- سید احمد علوی 13

2- آقا حسین خوانساری 15

3- میرزا ابوطالب فندرسکی 18

4- آقا سید رضی الدین شیرازی 19

5- میر محمد اسماعیل خاتون آبادی 21

6- سید عبدالحسیب علوی عاملی 24

7- محمد بن عبدالفتاح تنکابنی (فاضل سراب)25

8- سید محمدرضا امامی خاتون آبادی 28

9- شیخ بهاء الدین فاضل اصفهانی 31

10- ملا صادق اردستاتی 34

11-ملاگدا علی قاری 36

12- ملا اسماعیل خواجوئی 37

13- آقا محمد بید آبادی 41

14- سید محمد حسن مجتهد اصفهانی 45

15- میرزا محمد نواب لاهیجی 46

16- میرزا ابوالمعالی کلباسی 47

17- شیخ عبدالحسین محلاتی 50

18- میرزا عبدالرحیم کلباسی 51

19- سید محمد نجم الواعظین 53

20- میرزا محمد تقی موسوی فقیه احمد آبادی 53

21- میرزا عبدالحسین حکیم الهی شهرضایی 56

22- میرزا حیدرعلی ندیم الملک 57

23- شیخ عباسعلی معین الواعظین گورتانی 58

24- میر سید علی نجف آبادی 59

25- محمد حسین مولوی 61

ص: 5

26- شیخ اسدالله ایزد گشسب 62

27- شیخ محمد باقر فقیه ایمانی 65

28- سید محمد علی عریضی 67

29- سید صدرالدین هاطلی کوپایی 68

30- سید محمد باقر تویسرکانی 71

31- سید محمد رضوی خوانساری 73

32- میرزا حسن خان جابری انصاری 75

33- میرزا عبدالغفور شمس القراء 79

34- شیخ محمد باقر زند کرمانی 79

35- حجت الاسلام شهید علی اکبر اژه ای 83

36- حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی 85

37- بانو حاجیه خانم نصرت السادات امین 89

ب) خادمین قر آن مدفون در تخت فولاد 95

1- زین العابدین اشرف الکتاب 97

2- میرزا سلمان خان رکن الملک شیرازی 99

3- میرزا عبدالحسین قدسی 102

4- آقا محمد شمس الکتاب خواجویی 104

فهرست منابع و مآخذ 107

تصاویر 113

ص: 6

اشاره

«تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ «هُدًی وَبُشْرَی لِلْمُؤْمِنِینَ»

این است آیات قرآن و کتاب روشن که هدایت و بشارت برای مؤمنان است (نمل، آیه 2و3)

مقدمه:

قرآن معجزه بزرگ رسول الله (ص) کتاب عظیم و عزیز و جدا کننده حق و باطل است و هیچ باطلی در آن راه ندارد و نسخ پذیر نخواهد بود و برای همیشه جاودان خواهد بود (فصلت، آیه 43). قرآن نوری است که همه ابعاد زندگی انسان را روشن می کند و کتاب هدایت مردم و روشن کننده هر چیزی و رحمت و بشارت خداوند است. قرآن مردم را به سوی حق و به راه راست هدایت می کند (احقاف، آیه 30) و هیچ کس نخواهد توانست سوره ای مانند آن بیاورد (بقره، آیه 23) و هیچ کس نمی تواند در کلمات خداوند تغییری دهد و آنچه از سوی پروردگار نازل شده، بدون تغییر کلمه ای با همان الفاظ (کهف، آیه 27) به زبان عربی فصیح و با بلاغت بیان شده است؛ آن گونه که امام علی (ع) می فرماید: « قرآن نوری است که خاموشی ندارد و چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی که ژرفای آن درک نشود و معدن ایمان و اصل آن است. چشمه های دانش و دریاهای علوم و

ص: 7

سرچشمه عدالت و نهر جاری عدل و پایه های اسلام و ستون محکم آن است.»( نهج البلاغه، خطبه 189، ص 641).

مزار متبرّک تخت فولاد با سابقه ای بسیار کهن ،مجموعه ای معنوی و فرهنگی است که جمع بی شماری از عالمان،عارفان و اهل سلوک، دانشمندان و هنرمندان بلند مرتبه و مؤمنین درآن آرمیده اند. این بزرگان چنان ارزشی معنوی و فرهنگی به این خطه داده اند که آن را به عنوان یکی از مقّدس ترین مزارات جهان تشیع قرار داده است. به همین سبب، این مزار همواره مورد تقدیس و تکریم بوده است. هم اکنون نیز، آرامگاه بیش از هفت هزار و سیصد شهید سرافرازانقلاب اسلامی در این مزار قرار دارد که بر اهمیت و قداست معنوی آن افزوده است.

آرامستان تخت فولاد علاوه بر جنبه های معنوی ، روحی و زیبا شناختی، یادآور چهره های درخشان علم و ادب و تقوی و جهاد است که حفظ و نگهداری و معرفی این گنجینه ارزشمند، خدمتی به فرهنگ دیر پای اصفهان، هویت اسلامی ایرانی و تجلیل از خدمتگزاران بزرگ و مفاخر علمی و ادبی و هنری این شهر تاریخی است. در این که مزار تخت فولاد پیش از سلاطین صفویه، گورستان بوده، بحث و سخنی نیست. آنچه مسلم است این که از

دوره صفویه به عنوان بزرگ ترین قبرستان شهر اصفهان درآمده و هم اکنون به عنوان یکی از مزارات بزرگ جهان تشیع مطرح است.

مجموعه تاریخی و فرهنگی -مذهبی تخت فولاد در راستای ارج نهادن به ارزش های غنی اسلامی و گرامیداشت مشاهیر مدفون در تخت فولاد به احیاء نام و تجلیل از مقام ایشان پرداخته و ازاین رهگذر اقدامات فرهنگی زیادی، از جمله نشر کتابهای گوناگون را برای آشنایی با احوال بزرگان مدفون در

ص: 8

این سرزمین انجام داده است.در همین راستا، کتاب حاضر به معرفی بیش از چهل نفر از مفسران شیعه و خادمان قرآنی مدفون در تخت فولاد پرداخته است.

محتوی کتاب شرح حال و معرفی آثار وخدمات مفسران و هنر مندان و دانشمندانی است که درزمینه این کتاب آسمانی قدم برداشته و دراین وادی مقدس مدفونند. شایان توجه است تعداد علما و بزرگانی که درباره این نور الهی خدمتی نموده اند، بیش از تعدادی است که دراین کتاب آمده، لیکن به عنوان نمونه و به صورت گزیده و مختصر به شرح حال بیش از چهل نفر از ایشان پرداخته شده است و حال آن که بررسی هر کدام از علمایی که دراین خاک تابان آرمیده اند، خود کتابی جداگانه را می طلبد. مباحث کتاب در دو فصل تنظیم شده است. درفصل اول به شرح حال معاریف و بزرگانی که از دوره صفویه تا عصر حاضر در زمینه علوم قرآنی صاحب اثر بوده اند پرداخته شده است از جمله میر محمد اسماعیل خاتون آبادی (متوفی 1116 ه- ق) از علمای بزرگ دوره صفویه و صاحب تفسیری در قرآن، تا بانو مجتهده امین (م 1362 ش) که تفسیر ارزشمند مخزن العرفان را نگاشته است. شیوه تدوین مطالب؛ در فصل اول شرح حال مختصری درباره هر کدام از این بزرگان ارائه شده و سپس آثار ایشان در زمینه قرآن و در پایان به گونه ای مختصر به محتوای هر کدام از آن آثار اشاره شده است. بدیهی است که بیشتر آثار معرفی شده در این مجموعه به صورت نسخه های خطی درکتابخانه های بزرگ ایران و جهان موجود است و مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد بخشی از این نسخه های خطی را فراهم کرده که اکنون در کتابخانه تخصصی تخت فولاد موجود است.

در فصل دوم به شرح حال علما و بزرگانی که در زمینه هنرها و نشر علوم قرآنی خدمت کرده اند، اشاره

ص: 9

شده است؛ از عالم بزرگی چون آیت الله سید علی نجف آبادی که به تدریس و تفسیر قرآن می پرداخته است و یا سلیمان خان رکن الملک ،شخصیت سیاسی خوش نامی که در جهت چاپ و نشر قرآن اقدام نموده و یا هنرمندانی که با خوشنویسی قرآن مجید اثری بدیع و بی نظیر را فراهم نموده اند.

مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد به پاس خدمات ارزشمند این علما و بزرگان در زمینه علوم قرآنی، با نشر این کتاب خدمتی کوچک برای معرفی این دانشمندان گرانمایه نموده است.

در پایان از مؤلفان این اثر آقایان سید احمد عقیلی و حمید خلیلیان؛ مدیر مجموعه مهندس حمیدی و رحیم قاسمی ویراستار علمی کتاب، تقدیر و تشکر به عمل می آید.

والسلام

دکتر اصغر منتظر القائم

مدیر دانشنامه تخت فولاد

اصفهان - مرداد ماه 1389

رمضان المبارک 1431

ص: 10

مفسران و مولفان قرآن مدفون در تخت فولاد

اشاره

ص: 11

ص: 12

میر سید احمد علوی

حکیم الهی و فقیه ربانی، میر سید احمد علوی اصفهانی فرزند سید زین العابدین بن عبدا...عاملی(1)، نواده دختری محقق کرکی، چهره درخشانی در مکتب فلسفی متألهین اصفهان(2) به شمار می آید. نسبت وی به محمد دیباج فرزند امام صادق- علیه السلام می رسد(3).

وی، خاله زاده و داماد و شاگرد حکیم متأله ، میر محمد باقر داماد است، همچنین مدتی از حوزۀ درس شیخ بهایی استفاده کرده است(4).

از سال تولد او اطلاع دقیقی در دست نیست.(5) به نوشته صاحب الذریعه ایشان بعد از سال 1054 ق و قبل از سال 1060 ق بدرود زندگی گفته است.(6) بنا به قولی،میرسید احمد در اصفهان وفات کرده در تکیه آقا سید رضی در تخت فولاد مدفون گردیده است، (7)اما امروزه صورت قبری ندارد.

ص: 13


1- افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج1،ص 39 حرالعاملی ، امل الامل، ص33
2- کتابی،رجال اصفهان . ج1،ص196
3- علوی عاملی، لطائف غیبیه، ص چهار مقدمه.
4- افندی، ریاض العلماء ، ج1، ص39
5- قزوینی ، تتمیم امل الآمل ، 62.
6- تهرانی، الذریعه، ج8، ص 198
7- مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان،ص244

شمار تألیفات و رساله های میر سید احمدبه بیش از 35 کتاب و رساله(1) می رسد که اهم آنها عبارتند از:

1- مصقل صفا به فارسی: این کتاب در رد شبهات نصاری و بیان تغییر اناجیل اربعه و رد برکتابی است که در بلاد هندوستان عده ای از علماء نصاری در اثبات تثلیث تصنیف کرده بودند(2) وبه چاپ رسیده است؛

2- کشف الحقایق به عربی، در شرح تقویم الایمان(3) که چاپ شده است.

3- ریاض القدس یا تعلیقه القدسیه به عربی شرح و حاشیه ای است بر شرح تجرید قوشچی و بر حاشیه محقق خفری؛(4)

4- روضه المتقین به عربی ، حاشیه ای است بر مقصد 5 و 6 کتاب تجرید العقائد خواجه در بحث امامت و معاد.(5)

5- المعارف الالهیه به عربی، در شرح حدیث « من عرف نفسه فقد عرف ربه»(6)

6- مفتاح الشفاء ؛ عروه الوثقی؛ حاشیه بر الهیات شفا.(7)

7-مناهج الاخبار در شرح استبصار به عربی(8) که در چهار جلد چاپ شده است.

8- لوامع ربانی: در رد شبهات نصرانی (9)که به چاپ رسیده است.

ص: 14


1- علوی عاملی، لطائف غیبیه، ص پانزدهم مقدمه
2- تهرانی، الذریعه، ج21، ص 130
3- همان، ج18، ص 29
4- همان، ج11، ص 334
5- همان، ج21، ص302
6- همان، ج21،ص190
7- همان، ص342
8- همان، ج22، ص 342
9- همان، ج18، ص 366

آقا حسین خوانساری

فرزند جمال الدین، معروف به «محقق خوانساری» ؛دانشمند، فقیه، حکیم بزرگ شیعی ایران در دورۀ صفوی است. وی پیش از رسیدن به سن بلوغ به قصد کسب معارف و علوم اسلامی به اصفهان رفت و در مدرسه خواجه ملک که مجمع فضلای بزرگ آن زمان بود، به تحصیل پرداخت. در اصفهان ازمحضر استادان بسیاری استفاده کرد.آقا حسین علوم عقلی را نزد میر ابوالقاسم فندرسکی و علوم نقلی را در محضر ملامحمد تقی مجلسی تکمیل کرد و از وی اجازه روایت گرفت. از استادان دیگر او محقق سبزواری ،مؤلف کتاب الذخیره و حیدربن محمد خوانساری نویسنده زبده التصانیف را نام برده اند. دوران تحصیل گرفتار فقر و تنگدستی بود؛ به حدی که در منابع نوشته شده، از شدت سرما در حجره خویش لحاف کهنه ای به دور خود می پیچید تا خود را گرم نماید، ولی سرانجام به جایی رسید که شاه سلیمان صفوی جبه گرانبهای خود را برای او فرستاد و در یکی از سفرها نیابت سلطنت و رسیدگی به کارهای کشوری را به وی واگذار کرد. آقا حسین با وجود جاه و مقام و رفاهی که داشت، همواره پناه بینوایان و تهیدستان بود. او در دانش های معقول و منقول تبحر داشت و به گفته افندی اصفهانی «پشتوانه اهل علم» بود.(1)وی در آغاز به فلسفه و کلام گرایش داشت، ولی بعدها به فقه و اصول گرائید در این رشته معروف شد و ریاست علمی و مذهبی زمان بر او مسلم گردید.

برخی از شاگردان او که خود از بزرگان فقه و حکمت به شمار می رفتند عبارتند از: دو فرزندش آقا جمال الدین محمد، صاحب بیش از سی اثر در علوم مختلف اسلامی و آقا رضی الدین محمد؛ محمد صالح

ص: 15


1- افندی ، ریاض العلماء ، ص 57.

خاتون آبادی صاحب کتاب حدائق المقربین که مدت بیست سال در خدمت او تحصیل کرد؛ ملا میرزای شیروانی، شارح معالم الاصول اثر سید نعمت الله جزایری؛ محمد بن عبد الفتاح تنکابنی، مشهور به «فاضل سراب» و نیز میرزا عبدالله افندی؛ مؤلف ریاض العلماء که به گفته خود شرح اشارات را نزد او خوانده است و بسیاری از علمای دیگر.(1)

آقا حسین خوانساری نویسنده ای پر کار بود و آثار فراوان از خود به یادگار گذاشت. نوشته های او را می توان به دو دسته تقسیم کرد: الف) آثار چاپی: شامل کتبی مانند : مشارق الشموس فی شرح الدروس که شرحی است بر کتاب الدروس نوشته شهید اول و کتابی است شامل اخبار ائمه- (علیهما السلام) -و گفتارهای فقیهان امامی در هر مبحث و به گفته صاحب روضات از لحاظ کثرت تحقیقات کم نظیر است.(2)

2-تعلیقه بر حاشیه محقق سبزواری . 3- الرساله فی مقدمه الواجب و آثار چاپی دیگر.

ب) آثار خطی همچون حاشیه بر شرح تجرید و سایر آثار خطی دیگر که به طور گسترده در کتابخانه های ایران موجود است

آقا بزرگ تهرانی به نقل از سید صدر در تکمله امل الامل «تفسیر سوره فاتحه» را به آقا حسین نسبت داده است.(3)

همین تفسیر در اعیان الشیعه جلد ششم، صفحه 105 نیز معرفی شده است، ولی این تفسیر متعلق به آقا حسین خوانساری؛ نیست. علت آن که آقا بزرگ تهرانی و صاحب اعیان الشیعه در

ص: 16


1- جهت اطلاع از شا گردان وی ر ک : دانشمندان خوانسار، صص 108- 184.
2- خوانساری ، روضات الجنات فی الاحوال العلماء ، ج2 ، ص352 .
3- تهرانی، الذریعه ، ج 4، ص339 .

این خصوص دچار اشتباه شده اند؛ آن است که سید صدر در تکلمه امل الامل تمام آثار شاگرد آقا حسین خوانساری؛ یعنی سید میرزا فخر الدین مشهدی خراسانی را از آثار آقا حسین پنداشته، حال آنکه این تألیف از شاگرد خوانساری است.(1)

آقا حسین صاحب ترجمه قرآن مجید می باشد. شیخ حّر عاملی در امل الآمل «ترجمه القرآن کریم» را از آثار آقا حسین خوانساری دانسته است.(2) ولی صاحب ریاض بعد از آنکه کلمات شیخ حر عاملی را آورده ، در اعتراض به نسبت دادن ترجمه قرآن به آقا حسین، نوشته است: «واقول: ترجمه القرآن مما اسمع به منه (قدّس سره) و لا من اولاده و لم یکتبها لی ولده فی الجمله مؤلفاته، فهی سهو من هذا الشیخ». (3)

شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره این ترجمه مفصلاً بحث و اثبات کرده است که حرف شیخ حر عاملی مقدم است بر حرف ریاض مقدم است: «للمحقق آقا حسین بن جمال الدین خوانساری (م 1099 ) ذکره فی «امل الامل» لکن انکر علیه صاحب «الریاض» و قال: «انی سئلت المحقق نفسه عن تصانیفه و کذلک سألت ولده آقا جمال عن تصانیف ابیه فلم یذکر واحد منها ترجمة القرآن فیما ذکر من التصانیف له» (اقول ) شهاده صاحب «امل الامل» بالاثبات مقدم علی قول صاحب «الریاض» بعد ذکر هماله اذلعلّهما نسیا ذکره لکن صاحب« الآمل» رآه و فی « فهرس مدرسه سپهسالار» الجدیده ذکران هذه الترجمة الفارسیه طبعت بالهند.(4)

ص: 17


1- مجله آیینه پژوهش ، سال دهم ، شماره اول و دوم ، سال 1378، ص145.
2- قزوینی، امل الآمل ، ج2، ص 101.
3- افندی، ریاض العلما، ج 3، ص 58.
4- تهرانی ، الذریعه ، ج4، ص 126.

سید ابوطالب فندرسکی

سید میرزا ابوطالب بن میرزا بیگ بن ابوالقاسم فندرسکی موسوی حسینی، عالم فاضل ادیب، در اواسط قرن یازدهم در اصفهان زاده شد. او با 26 واسطه از فرزندان ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه السلام است. این عالم محقق و ادیب شاعر از محضر اساتید بزرگ زمان خود ،چون علامه مجلسی (م 1110 ق) آقا حسین خوانساری (م 1098 ق) محقق سبزواری (م 1090)، کسب علم نموده و از معاصرین علامه افندی، صاحب ریاض العلما بوده است. علامه مجلسی در اجازه ای که برای ایشان نوشته اند با القابی چون «سید الاید الحسیب النسیب اللبیب اللدیب الاریب الفاضل الباذل الکامل.... جامع فنون الفضائل و الکمالات حائز قصبات السبق فی مضامیر السعادات نقاوه الفضلاء و خلاصة الازکیاء. المولی الرضی البهیّ الالمعیّ الامیر ابوطالب بن جلال الدین میرزا بیگ الموسوی الحسینی الفندرسکی».(1) ازنامبرده یاد کر ده اند.

شیخ آقا بزرگ تهرانی شکوفایی و مطرح شدن او در امور علمی را درسال 1067 ق دانسته است.(2)

وی دارای تألیفاتی است که بیشتر آنها به مسایل ادبی اختصاص دارد. برخی از آثار ایشان عبارتنداز :1- بیان بدیع:کتابی است فارسی در دو فن بیان و بدیع از علم بلاغت.

2-ترجمه الروضه البهیه: ترجمه ای است فارسی از شرح شهید ثانی بر «اللمعه الدمشقیه»؛

3- توضیح المطالب در شرح خلاصه الحساب که شرح فارسی مبسوطی بر خلاصة الحساب شیخ بهایی

ص: 18


1- حسینی اشکوری،فهرست نسخه های خطی مرکز احیاء میراث اسلامی، ج2 ش 789 .
2- تهرانی، طبقات اعلام الشیعه قرن الثانی عشر، ص 391.

است.

4- حاشیه بر اصول کافی؛

5- حاشیه بر شرح تذکره النصیریه، تألیف شمس الدین محمد بن احمد خفری ؛

6-ساقی نامه فارسی که شیخ آقا بزرگ تهرانی می گوید :« دیوان اشعار، ساقی نامه و غزوات حیدری» یک کتاب است. (1)

اما اثر ایشان در تفسیر قرآن عبارت است از :«حاشیه بر انوار التنزیل» که حاشیه ای است مبسوط بر «انوار التنزیل» مشهور به تفسیر بیضاوی است.(2)

نسخه ای از این تفسیر به زبان عربی در کتابخانه آیت الله العظمی گلپایگانی در قم موجود بوده که ه اینک زیراکس آن در مجموعه فرهنگی تخت فولاد اصفهان موجود است. این کتاب در 170 برگ و شامل تفسیر سوره حمد و دو آیه اول سوره بقره است. شایان ذکر است که صاحب اعیان الشیعه و الذریعه به اشتباه این تفسیر را به جدش میرفندرسکی نسبت داده اند، در صورتی که تفسیر از آثار میر ابو طالب نواده میر فندرسکی است. بیشتر محققین معاصر نیز بر اساس نوشته الذریعه دچار اشتباه گردیده و این خبط را تکرار نموده اند.

سرانجام این عالم برجسته بعد از سال 1100 دعوت حق را لبیک گفته، و در جوار رحمت الهی آرمید و احتمالاً در تخت فولاد در کنار قبر جد بزرگوارش در تکیه میرفندرسکی دفن گردید.(3)

آقای سید رضی الدین شیرازی

عالم ربانی ، فقیه و مفسر، آقا سیدرضی الدین محمد حسینی موسوی نجفی شیرازی اصفهانی ، فرزند

ص: 19


1- تهرانی ، الذریعه ، ج9، ص 42.
2- تهرانی ، طبقات اعلام الشیعه ، ص 392.
3- همان.

محمد تقی شیرازی، از علمای جلیل اواخر عصر صفویه است. وی از شاگردان و مجازین شیخ صالح بن عبدالکریم بحرانی و شیخ محمد بن حسن حرعاملی وشیخ قاسم بن محمد کاظم و عبدالعلی حویزی و فیض کاشانی بود. وی سالها به تدریس علوم دینی مشغول و از ائمه جماعت مسجد جامع جدید عباسی(مسجدامام فعلی) اصفهان بوده است(1). از آثار ایشان یکی جامع الکلام فی مسائل الحلال و الحرام به عربی و کتاب تفسیر نورالانوار و مصباح الاسرار به عربی است(2). این تفسیر پس از ایراد دوازده مقدمه، وارد تفسیر آیات می شود و در ذیل هر آیه ، مباحث قرائت ،ترکیب اقوال و روایات را به ترتیب می آورد. این تفسیر که از تفاسیر ماثوره شمرده می شود، به زبان عربی است و یک نوع تفسیر مزجی و تلفیقی است و در چند جلد قرار گرفته است . و دربارۀ علوم قرآنی نیز مطالبی در آن وجود دارد. این تفسیر در چهار مجلد بزرگ تألیف شده است(3).

صاحب تراجم الرجال گوید: در حاشیه ای که بر تفسیر او در مقام معرفی وی نوشته اند،چنین آمده است:« عالم فاضل، محقق جلیل عظیم المنزله ، زاهد پرهیزگار از مدرسین و امام جماعت ...(4)».

صاحب کتاب فوق می افزاید: « او عنایت و اهتمام کاملی به احادیث اهل بیت -(علیه السّلام) داشته است، از تألیفات ایشان : تفسیر قرآن کریم و جامع احکام در مسائل حلال و حرام است، که کتاب صلوه آن در سال 1105 ق پایان پذیرفته است(5).

این تفسیر ، تحت شمارة 2998 در کتابخانة آیه الله

ص: 20


1- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان ، ص339
2- تهرانی ، الذریعه، جلد 24 ص 316
3- عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ص 305
4- حسین اشکوری ، تراجم الرجال، ج2 ص 472
5- همان ، ص 472

مرعشی در قم از سورة آل عمران تا سورة کهف راشامل وتفسیر ممزوج است.

این تفسیر در چهار جلد بزرگ است که به جنبه های ادبی بیشتر می پردازد و احادیث را با تصریح به منابع آن ذکر می نماید(1).

تفسیریاد شده ، همچنین در مشهد ، طبق فهرست کتابخانه نواب و کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود و نسخه ای هم درکتابخانه آیت الله گلپایگانی موجود است.

سید محمد اسماعیل خاتون آبادی

میرسید محمد اسماعیل بن میر محمد باقربن میر محمد اسماعیل شاه مراد، عالم پرهیزگار، فقیه و فیلسوف عالی قدر از علما و مفسران بزرگ عهد صفویه است. جّد اعلای این خاندان میر عماد الدین محمد، مدتی درخاتون آباد ساکن بوده است و هم آنجا وفات یافته ودر دامنه کوه گورت، نزدیک خاتون آباد مدفون گردیده است. از این رو اعقاب او به سادات خاتون آبادی مشهور گردیده ند.

میر محمد اسماعیل خاتون آبادی در روز دوشنبه 16 ربیع الثانی 1031 ق در اصفهان متولد شد. برادر دانشمندش «میرسید عبدالحسین خاتون آبادی» متوفی به سال 1050 ق فقیه ، محدث و مورخ بزرگی بود که نزد محقق سبزواری، ملا محمد تقی مجلسی به آموختن علم و ادب پرداخت وآثار متعددی، از جمله کتاب«وقایع السنین و الاعوام» رااز خود برجای گذاشت.

محدث قمی در شرح احوال میر محمد اسماعیل می نویسد:« وی عالم فاضل کامل زاهد تارک دنیا بوده ، و در علم فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حکمت و

ص: 21


1- حسین اشکوری، فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله مرعشی نجفی ، ج8 ، ص 172

غیرها ماهر بوده و در جامع جدید عباسی در اصفهان مدرس بوده و قریب 50 سال تدریس می کرده ، و اخذ علم از مولی محمد تقی مجلسی، میرزا رفیع الدین نائینی و سید میرزای جزایری نموده و از رساله اجازات سید نورالدین بن سید نعمه الله جزایری - علیها الرحمه- نقل شده که در حال جلیل نگاشته که در سن 70 سالگی عزلت از خلق اختیار کرده، درمدرسة تخت فولاد که از بنای خود ایشان است سکنی نموده، و قبر خود را در حجره ای از حجرات کنده، و شبها بعد از فریضه مغرب و عشاء درمیان آن قبر رفته وتهّجد در قبرگذاشته و بعد از آن ازقبر بیرون می آمده و شرح براصول کافی و تفسیر قرآن می نوشته و روزها جمعی ازطلّاب مستعد که از جمله مرحوم والد سید نعمت الله بوده، در خدمت ایشان بودند.عاقبت در همان جا وفات نموده و در همان قبر مدفون شد.(1)

به این ترتیب یکی از اقدامات مهم میر محمد اسماعیل ایجاد یک مدرسه و حوزه علوم دینی در تخت فولاد بود که در آنجا علاوه بر تألیف به تدریس و ترتیب شاگرانش پرداخت. وی با تألیف و تربیت شاگردان بزرگ، میراث غنی اسلام و تشیع رابه نسل های بعد از خود منتقل نمود.

برخی از آثار و رسایل میرمحمد اسماعیل خاتون آبادی عبارتند از : التحفه الرضویة، زاد المسافرین و تحفه السالکین ، شرح اصول کافی، شرح عقاید صدوق، صلاة الجمعه ، حاشیه بر شرح اشارات ، انموذج العلوم، تنقیح العقاید، جامع الاخبار ، حاشیه برشفا، منهاج الیقین در اصول دین ، نوروزیه. یکی از مهمترین اقدامات این عالم برجسته در پربار نمودن

ص: 22


1- محدث قمی : منتهی الامال ، ج2 ، ص 163 ؛ مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 187.

علوم و معارف دین مبین اسلام، تألیف آثاری ارزشمند در خصوص علوم و معارف اسلامی و ازآن جمله «تفسیر کبیر» اوبود.

مرحوم شیخ عبدالکریم گزی می نویسد: « در توی گنبد خاتون آبادی قبر میر محمد اسماعیل که کرامات و مقامات بسیار از او نقل می کند و صاحب تصنیفات است من جمله، تفسیر کبیر چهارده مجلد و آن بزرگوار جد سادات پا قلعه{است} که ازاکابر اصفهان هستند و جمعی از آنها از فضلاء و اهل علم هستند و تولیت مدرسه چهارباغ در دست ایشان است». (1)

در مجموعه شماره 3453 فهرست نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، جلد دهم قسمت سوم، ص 1329 ازاین تفسیر نام برده شده که شامل تفسیر سوره جمعه، منافقین، تغابن، طلاق و قدری از تحریم است. مؤلف در شأن نزول و فضیلت و نکات ادبی این سوره ها بطور جامع سخن گفته ودر آن ازجامع الاخبار خود یاد کرده است.

علامه محمد اسماعیل خاتون آبادی اگرچه مقام مهمی در علوم اسلامی و فلسفه دارد، اما نام وی آن چنان که شایسته است، مطرح نشده است و علت این امر ناشی از دو امر است: اول معاصر بودن ایشان با شخصیت برجسته علامه مجلسی است. زیرا علامه مجلسی با کار عظیم گردآوری و تدوین بحار الانوار و تألیف کتاب های پربار و سودمند به زبان فارسی برای عامه مردم شهرت علمای معاصر خود را تحت الشعاع قرارداد.

علت دیگر آن است که آثار و نوشته های این عالم فرزانه به چاپ نرسیده و مورد پژوهش قرار نگرفته است. لذا شایسته است که آثار وی مورد توجه و پژوهش محققان علوم اسلامی قرارگیرد. سرانجام این

ص: 23


1- گزی، تذکره القبور ، صص 57 و 58

عالم فرزانه در سال 1116 ق در اصفهان درگذشت و بنا به وصیتش درتکیه خانودگی خاتون آبادی ها در مزار تخت فولاد اصفهان، در اتاقی که محل تدریس و عبادتش بود، به خاک سپرده شد.

سید عبدالحسیب علوی عاملی

میر محمد عبدالحسیب علوی، عامل فاضل محقق صاحب التالیف بسیار، فرزند میر سید احمدبن زین العابدین و نوادة میرداماد، از اکابر علمای اواخر عهد صفویه و صاحب تفسیر ارزشمند عرش سماء التوفیق است.

وی از علما و دانشمندان عهد صفویه بوده که اقامه جماعت و نماز جمعه مسجد جامع عباسی( مسجد امام فعلی) را در اواخر عمر به عهده داشته است. علامه مجلسی در بحار از او نقل حدیث نموده است(1).

آثار وتألیفات زیادی از او به جای مانده که اهم آنها به قرار زیر می باشد :

1- تقدیس الانبیاء: نسخه آن موجود است؛

2- الجواهر المنثوره نسخه خطی آن موجود است؛(2).

3- سدره المنتهی (عرفانی و به زبان فارسی در معارف و اصول دین به چاپ رسیده است؛(3)

4- شرح دعای سیفی(4)

5- شرح بر دعای صباح(5)

6- صراط الزاهدین، در اعمال ماهها(6)

ص: 24


1- علوی عاملی، لطائف غیبیه، ص 19 مقدمه
2- تهرانی، الذریه، ج5، ص 282
3- همانالذریعه ، ج12، ص 154.
4- همان، الذریعه ، ج 8، ص 190
5- همان، الذریعه ،ج 13، ص252
6- همان،ج15، ص 33

7- الفطره الملکوتیه، در شرح اثنی عشریه شیخ بهایی و نسخه موجود می باشد.

8- مسلک النجاه (1)

9- مناهج الشارعین در اصول دین.این کتاب نیز به چاپ رسیده است؛ (2)

10- تفسیر عرشی سماء التوفیق(3)

11- الکبایر(4)و غیره

مرحوم سید عبدالحسیب در سال 1121 ق درگذشت و در تخت فولاد و تکیه آقا رضی در کنار پدرش به خاک سپرده شد. اکنون اثر قبر آن عالم بزرگ معلوم نیست(5).

از آثار ایشان تفسیر عرش سماء التوفیق است که فارسی و در چندین مجلد است.

کپی نسخه یتفسیر ایشان از کتابخانه های آیت الله سید جعفر میردامادی و مرکز احیاء التراث الاسلامی در کتابخانه تخصصی تخت فولاد موجود می باشد.

محمد بن عبدالفتاح تنکابنی «فاضل سراب»

عالم فاضل جلیل، جامع علوم منقول و معقول ،مولی محمد بن عبدالفتاح تنکابنی مازندرانی، معروف به فاضل سراب از دانشمندان و مفاخر عصر صفوی در اصفهان است. او به سال 1040 ق در محلی به نام سراب، از نواحی اطراف شهر تنکابن، دیده به جهان گشود و پس از فراگیری علوم پایه نزد والد خود و در حوزه علمی تنکابنی رهسپار حوزه علمیه اصفهان

ص: 25


1- همان، ج21، ص 24
2- همان، ج22، ص 346
3- همان ،ج15، ص 244 حسینی اشکوری، ص110
4- تهرانی، همان ج 17، ص 258
5- معلم حبیبت آبادی، مکارم الاثار، ج4، ص 1196

گردید، و دیری نگذشت که در دانش فقه، اصول، کلام و مناظره ازبزرگان علمی به شمار آمد.

دراصفهان ازعلمای برجسته آنجا، چون محمد تقی مجلسی، محمد باقرمجلسی و آقا حسین خوانساری بهره برد. فاضل سراب در فقه شاگرد محمد باقر سبزواری (مؤلف ذخیره المعاد) و در فلسفه شاگرد ملا رجب علی تبریزی بود. (1)

فاضل سراب از محمد باقر سبزواری، محمد باقر مجلسی، میرزا محمد علی استرآبادی، شیخ علی عاملی، نوادۀ شهید ثانی اجازة روایت گرفت. او خود نیز از مشایخی بود که اجازه روایت می داد و علمایی چون محمد شفیع لاهیجی، میر محمد حسینی خاتون آبادی (نوه دختری محمد باقر مجلسی) از او اجازه روایت دریافت کردند. دو فرزند او، محمد صادق و محمد رضا تنکابنی از جمله محدثان وعلمای زمان خود بودند که از وی اجازه روایت گرفتند.(2)

فاضل سراب که با بهره گرفتن از بزرگان فقه و حکمت شیعه، بر دانش های مختلف عقلی ونقلی مسلّط گردیده بود، در اصفهان به تدریس پرداخت و از علمای بزرگ شیعه در اواخر صفوی گردید. وی معاصر با علمای بزرگی چون ملا محمد تقی مجلسی، ملا محسن فیض کاشانی و آقا حسین خوانساری بود.

وی تاج گذاری دو شاه صفوی (شاه سلیمان و سلطان حسین) را مشاهده نمود و با آن دو نیز هم عصر بود. از رویدادهای مهم و جالب توجه در زمان حیات فاضل سراب که بیش از پیش اهمیت مقام علمی او و برخی از معاصرانش را آشکار کرد، جریان تشکیل مجمعی از علمای بزرگ شیعه جهت تعیین

ص: 26


1- افندی ، ریاض العلماء، ج 2 ، ص 284.
2- سمامی حائری : بزرگان رامسر، ص 1380.

حکم مربوط به نماز جمعه به دستور شاه سلیمان صفوی بود. فاضل سراب از معتقدان به وجوب نماز جمعه بود. وی چهار رساله در وجوب نماز جمعه نوشت و عقیده وی در این خصوص همانند استادش محقق سبزواری بوده است. وی بر اساس مشی استدلالی - اجتهادی ، اما با دیدگاه اخباری کوشیده است تا وجوب عینی نماز جمعه را ثابت کند.(1)

فاضل سراب آثار فراوانی که شمار آنها بالغ بر سی عنوان می شود نگاشته است . این آثار درزمینه های مختلف علمی بوده و نه تنها در علوم دینی، بلکه در الهیات، فلسفه نیز آثاری از وی بر جا مانده است . برخی از مهمترین آثار وی عبارتند از :

الف )سفینه النجاه در کلام؛

ب ) ضیاء القلوب در امامت که ترجمه گونه ای از سفینه النجاه به فارسی است؛

ج ) رساله فی حجیه الاجماع و الخبر الواحد. و آثار متعدد دیگر.

درزمینه تفسیر قرآن از ایشان دو اثر به یادگار مانده است.

اولی حاشیه بر زبده البیان فی تفسیر احکام القرآن مقدس اردبیلی که یاد داشت هایی است که ملامحمدصادق، پسر مؤلف از روی یادداشت های پدرش هنگام تدریس در حاشیه نسخه ای از زبده نوشته و در اواخر جمادی الاولی 1124 ق تمام شده است. بر اساس آن نسخه ای در 102 برگ درسال 1128 ق استنساخ شده که در نسخه ش 772 کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود. (2) با مطالعه

ص: 27


1- رک : جعفریان، رسول : دوارده رساله فقهی درباره نماز جمعه ص 2230
2- فهرست میکرو فیلم های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ص 315.

حواشی فاضل سراب بر نگاشته های مرحوم مقدس اردبیلی می توان به دیدگاه ها و روش تفسیری فاضل سراب پی برد. وی فقیهی اصولی و آگاه به علوم عقلی وادبی بوده و نکته سنجی او در حواشی بر این کتاب واضح است.

آغازنسخه :« بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و ......... و بعد فهذه حواشی و تعلیقات قدکتبها والذی العلامه المحقق».

اثر دوم نیز «تفسیر آیه الکرسی » به زبان عربی است که «به خط سید محمد کاظم بن سید اسماعیل بن میرمحمد صادق حسینی درکتابخانه شخصی مرحوم محمد حسن بن حسن حسینی پیر سیدی در رامسر مشاهده نمودم که آغاز آن افتاده است. شروع « .... و اجعلنی من افضل الناس من معرفتک واکملهم فی محبتک و من اکرمهم منک نصیبه و اوفرهم من عندک رزقا کن انیسی فی وحشتی و شفائی فی علتی و مغنی فقری ... انت انت المنان و علیک التکلان ... » که در سال 1324 ق در قزوین استنساخ شده و در آغاز آن پاسخ می نویسد که سراب چنین نوشته است. این اثر دربیست ورق موجود بود.(1)»

سرانجام این عالم حکیم و فقیه در هفدهم ذی الحجه 1124ق بدرود حیات گفت. و در تخت فولاد به خاک سپرده شد. پس از دفن بقعه ای برمزار او بنا نمودند .بعد از او تعدادی ازفرزندان و نوادگانش او در جوارش مدفون گردید.

سید محمد رضا امامی خاتون آبادی

سید محمد رضا بن محمد مومن امامی حسینی خاتون آبادی عالم فقیه ، محدث و مفسر،یکی از بزرگان علمی و تفسیری قرن دوازدهم هجری است.

او یکی از سادات بزرگوار امامی اصفهان است که

ص: 28


1- سمامی حائری ،بزرگان رامسر صص 141- 142

نسبتش به علی بن جعفر عریضی می رسد. وی معاصر علامه مجلسی بوده و در زادگاهش «خاتون آباد» به تدریس علوم دینی می پرداخته است.(1)

به نوشته محدث قمی : «وی مردی عالم و باورع و زهد وصاحب مقامات علّیه و کرامات جلیّه بوده، از علامه مولی محدتقی مجلسی اخذ حدیث کرده و حافظ قرآن مجید بوده و هفت مرتبه حج مشرف شده که بیشترش پیاده بوده».(2)

وی آثار و تألیفاتی از خود به یادگار گذاشته است. صاحب ریحانه الادب در معرفی ایشان می نویسد:«او صاحب کتاب های ابواب الهدایه و جنات الخلود می باشد که اهداء به شاه سلطان حسین صفوی نموده و در ایران چاپ شده است. کتابی است بس لطیف و عجیب ، جامع و محتوی شرح اسماء حسنی، و معرفت انبیاء و تواریخ حضرات معصومین- (علیهم السلام) - ملوک و سلاطین و خلفای اموی و عباسی ، ملل و ادیان مختلف، معرفت سمت قبله ، بعضی از احوال بلاد و امکنه و عرض وطول و مقدار مسافت آنها و فواید بسیاردیگر. که همه آنها در جداول بزرگ و کوچک متفاوت مرتّب و به نام شاه مذکور مصّدر در اواخر سال 1125 ق که مطابق عدد ابجدی«باغ عدن» می شود، از تألیفات آن فارغ شد. این کتاب به تنهایی ، از تنّوع علمی و تبحر فضلی و کمالی و کثرت احاطه مؤلف حکایت دارد و در جدول عسکری و جدول شهر رمضان از همین کتاب به یک تفسیر قرآن خزائن الانوار به نام خودش هم حواله می دهد. سال وفات او درست به دست نیامد.»(3)

ص: 29


1- عقیقی بخشایشی : طبقات مفسران شیعه، ص 660
2- محدث قمی : متهی الامال ، ج 2 ، ص 162 به نقل از مهدوی : دانشمندان و بزرگان اصفهان ،ج 1 ص 188
3- مدرس تبریزی، ریحانه الادب ، ج 5 ، ص 268

درکتاب ادبیات فارسی برمبنای استورای آمده است : «خزائن الأنوار فی تفسیر القرآن تفسیری است بر قرآن که همه یا دست کم جلد یکم آن را پیش از 1127 ق به پایان رسانده است،زیرا در پیش گفتار جنات الخلود، از این کتاب یاد کرده است. سرآغاز آن این گونه آغاز می شود:«سپاس بی قیاس بر متکلّمی سزاست....» مؤلف آن محمد رضا بن محمد مؤمن امامی خاتون آبادی مدرس، نگارنده جنات الخلود این تفسیر را به شاه سلطان حسین پیشکش کرده است».(1)

تهرانی درالذریعه می نویسد:«فقط جلد اول این تفسیر خارج شده است و آن را به شاه سلطان حسین اهداء نموده است ، چنانکه مؤلف در کتاب جنّات الخلود» «که در سال 1128 ق از آن فارغ شده ، اشاره نموده است. ».(2)

این کتاب از آخرین تفسیر های ادبی و عرفانی به زبان فارسی است که با نثری بلیغ ، آیات الهی رادر قالب مباحث عرفانی و معنوی توضیح داده است .کتاب در ابتدا از جایگاه قرآن سخن گفته ، سپس ضمن ابیاتی به نقش پیامبر -(صلّی الله علیه و آله وسلّم )- و خاندان در بیداری انسان وتوضیح مسائل دینی می پردازد.(3)

باطن و محتوای اصلی تفسیر خاتون آبادی جنبه های هدایتی و تربیتی آن است. به همین دلیل، از بحثهای ادبی

طولانی وخسته کننده پرهیز نموده است و سبک مطالب آن عرفانی باصبغه اخلاقی است که با نثری بلیغ واشعاری جذاب ، آیات الهی راتبیین کرده است.(4)

تفسیر خزائن النوار دارای ویژگیهایی است، از

ص: 30


1- استورای : ادبیات فارسی (بخش تفاسیر قرآن ) ص 201
2- تهرانی،الذریعه ، ج 7 ، ص 152
3- خاتون آبادی، ص 51.
4- همان.

جمله: نثر روان وترتیب منظم مباحث ، استفاده از دانشهای مختلفی ، چون تاریخ ، جغرافیا و نجوم در ذیل آیات و استفاده از منابع مختلف تفسیری ، حدیثی ، عرفان و ادبی که بر غنای این تفسیر تأثیر فراوان دارد .این تفسیر در کتابخانه گوهرشاد مشهد تحت شماره بیست، دفتر پنجم ، ص 613و کتابخانه ملک تهران ، شماره 6322جلد یکم نوشته 1122ق و کتابخانه مجلس جلد دوم ، ص 27، شماره 52 معرفی شده است.(1)

این عالم فاضل تا سال 1128 ق رحلت نمود و پس از وفات احتمالاً در تخت فولاد بالای سر میر معصوم درتکیه آقا محمد بید آبادی دفن گردید.

شیخ بهاء الدین محمد حسن فاضل اصفهانی

بهاء الدین محمد بن تاج الدین حسن اصفهانی، مشهور به فاضل هندی، موصوف به «تاج الفقهاء» فقیه و محدث و مفسر عالیقدر. از دانشمندان نامی دوره صفوی است که هم قله رفیع فقاهت را فتح کرده و هم در زمینه علم و کلام و فلسفه، دارای تألیفات و آثار ارزشمند است.

به سال 1062 ق در اصفهان تولد یافت و چون در سنین خردسالی با پدرش ملاتاج الدین حسن (از علمای بزرگ روزگار خود ) به هندوستان رفت و مدتی در آنجا ماند، بعد از مراجعت به اصفهان به فاضل هندی آوازه یافت. در دوازده سالگی از فراگیری علوم عقلی فارغ گشته و در همان اوان به تألیف کتاب پرداخته و در سن بیست سالگی یکی از فقهای طراز اول جهان تشیّع و از مدرسان برجسته در علوم نقلی و عقلی محسوب گردیده و در کثرت حفظ و قدرت فکری از نوابع دوران شد. وی به واسطه پدرش (ملاتاجا) از ملاحسنعلی، که از مشایخ علامه مجلسی است،روایت حدیث کرده است. . در موقعیت علمی او همین

ص: 31


1- عقیقی بخشایشی ، طبقات مفسران شیعه ، ص 661.

نکته کافی است که فقهاء نامدار نظیر سید محقق آقا سید علی طباطبائی صاحب ریاض و شیخ جعفر کاشف الغطاء وشاگرد برجسته اش محمد حسن نجفی اصفهانی، صاحب جواهر الکلام و دیگر بزرگان از او به عظمت نام برده اند و گفته اند که هر فقهی که دست به تألیف فقه می زند، از اثر بی نظیر او «کشف اللثام فی شرح قواعد الاحکام» بی نیاز نمی باشد.(1)

وی قبل از بلوغ به افتخار تألیف و تحقیق و آوازه اجتهاد نایل گردید. مکتب اصولی او چنان مستحکم بود که در دوران سلطه علمی اخباری ها، خصوصاً در اصفهان، هیچ کتاب فقهی اصولی از سوی فقهای اصولی، جز اثر گرانقدر او (کشف اللثام) به رشته تحریر در نیامد.(2)

ملاعبدالکریم بن ملامحمد طاهر قمی از فاضل هندی چنین یاد کرده است « امجد فضلاء العصر و اعظم علماء الدهر اورع المجتهدین و امتن اهل الیقین مولانابهاء الشرع و الدین.......»(3)

حیات وی معاصر با واقعه هجوم افاغنه به اصفهان و انقراض سلسله صفویه بود. کتب علمی زیادی به دست مهاجمان افغان از بین رفت و بسیاری از علما بر اثر این هجوم یا کشته شده و یا گریختند. علامه فاضل اصفهانی نیز بعد از تحمل مصائب محاصره اصفهان به سال 1137 .ق در اصفهان درگذشت.(4)

ص: 32


1- آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج 3 ، ص 653
2- فاضل اصفهانی ، حکمت خاقانیه ، مقدمه کتاب ، ص17.
3- نسخه خطی موجود در کتابخانه آیت الله گلپایگانی، نسخه شماره 18/ 150.
4- تاریخ فوت بر روی سنگ قبر 7311ق می باشد . حزین لاهیجی فوت وی را چندی پیش از سقوط اصفهان (1135 ق) به دست افاغنه نوشته است (سفرنامه ، ص 902) زنوزی در ریاض الجنه تاریخ فوت او را شب شنبه اول مغرب 52 ماه مبارک رمضان سال 1311 .ق نوشته است. (ریاض ، الجنه، ج 1 ، ص 202)

آرامگاهش در تخت فولاد در تکیه ای به همین نام واقع است.

فاضل اصفهانی آثار متنوع و گوناگونی رشته های مختلف علوم زمان خود به رشته تحریر در آورده است.

مهمترین آثار وی عبارت است از :

الف ) المنهاج السویه (شرحی مبسوط بر شرح لمعه شهید ثانی )؛

ب) عون اخوان الصفا (تلخیص محققانه از کتاب شفای ابن سینا)؛

ج) حکمت خاقانیه؛

د) اللآلی العبقریه در شرح قصیده سید حمیری و آثار دیگر.

اثر ارزشمند ایشان در تفسیر قرآن « الکوکب الدری » نام دارد. از این اثر در الذریعه یاد نشده است. موضوع آن درباره تفسیر آیاتی است که از غررالفراید (امالی) سید مرتضی انتخاب و توضیحاتی بر آن افزوده شده است. بعد از آن، آیاتی را که در تنزیه الانبیاء تفسیر شده، بر آن افزوده و در شب سه شنبه اول محرم سال 1097،آن را به پایان داده است. این اثر در مجموعه 817 کتابخانه آیت الله مرعشی آمده است.(1)

فاضل در مقدمه این اثر تفسیری، درباره غرر و ضرورت اقدام خود برای نگاشتن این کتاب نوشته است :« فما اعجب ما ابدع فیه من بدائع المعانی و ما أحسن ما أودع فیه من کواکب الغوانی و لکن لغایه بسطه متشتتاً الاذهان النظار و لغایه ضوئه مخفیا عند

ص: 33


1- چهار رساله فاضل هندی موجود در نسخه 817، براساس همان نسخه و همان خط به عنوان ضمیمه کشف اللثام وبا مقدمه آیت الله مرعشی به چاپ رسیده است.

ضعفا الانصار، فاردت ان اصطفی من مسائله مایتعلق باباً التفسیرها ایجازاً فاوجزها متنکباً عن الإخلال و او ضحها ایضاحاً .... و الحقت بها ما فی کتابه تنزیه الانبیاء و الائمه من تفسیر الای ثم جعلت له ذیلا اذکر فیه تفسیر بعض الاخبار و مسائل اخر سمیته بالکوکب الدری و الله المستعان»(1)

شایان ذکر است در برخی از کتب به اشتباه کتاب البحر المواج که تفسیری در قرآن است به فاضل هندی مورد بحث نسبت داده شده است، اما این نسبت نادرست بوده و البحر المواج از آن یک نویسنده سنی هندی از قرن نهم هجری است.(2)

ملاصادق اردستانی

ملا محمد صادق اردستانی از اجله و حکما وعرفای قرن یازدهم و دوازدهم هجری به شمار می رود. نسب وی به عارف مشهور پیرجمال الدین محمد اردستانی می رسد.

وی به تدریس حکمت می پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد که از مهمترین آنها ملاحمزه گیلانی، محمد صالح خلخانی و آقا محمد صادق تفرشی و شیخ محمد علی حزین لاهیجی هستند.این عالم بزرگوار در عصر سلطان حسین صفوی و در دوره تصوف و عرفان می زیسته و اخبار وحکایات مختلفی درباره او نقل گردیده است.

نقل است به لحاظ اینکه مردی عارف مسلک بود، مورد بی مهری علامه مجلسی قرار گرفت و دستور داده تا او را از اصفهان خارج کنند، اما علامه مجلسی در اثر خوابی که می بیند نسبت به او تغیر عقیده داده، او را به شهر باز می گرداند. در تحلیل این قول گفته شده که ملا محمد صادق اردستانی مقام علمی و معنویش

ص: 34


1- الکوکب الدری: نسخه مرعشی ، ش 817، برگ 254.
2- جعفریان، احوال وآثار بهاء الدین محمد اصفهانی (فاضل هندی)، ص54.

بالاتر از این بوده که علامه مجلسی با او چنین برخورد کند. به خصوص که علامه مجلسی در سال 1110 ق وفات یافته و ملاصادق تا سال 1134 ق زنده بوده و در موقع فوت و حیات مجلسی هنوز شهرتی نداشته و شهرت وی بعد از وفات علامه مجلسی بوده است. گذشته از این، شیخ محمد علی حزین که خود شاهد و ناظر اوضاع زمانه بوده ،به این واقعه اشاره ای ننموده و اگر برای استادش این گونه پیش آمدها شده بود ،ذکری می کرد .آنچه مسلم است این که وی از حکماء و فلاسفه عصر خود به شمار می رفته است و عدۀ زیادی از مکتب او استفاده کرده اند.(1)

شیخ محمدعلی حزین لاهیجی که از شاگردان حکیم اردستانی بوده، در مورد وی چنین می گوید: « پس به خدمت سلطان المحققین افضل الحکماء الراسخین، المولی الاعظم و الحبر الاعلم ،مظهر المعارف و الحقایق مکمل علوم السوالف و اللواحق، محیی الحکمه ابوالفضایل مولانا محمدصادق اردستانی علیه الرحمه که از متوطنین اصفهان و به تدریس زمره ای ازکیای فاضل می پرداخت، رسیده به استفاده مشغول شدم. وی از اساطین حکماء بوده و قرن ها باید که مثل او کسی از میان دانشمندان برخیزد. به من عاطفتی بی پایان داشت و در خدمتش کتب مشهوره و غیر مشهوره حکمیه و نظریه علمیه بسیار خوانده ام و حق آن فیلسوف کامل بر من زیاده از استادان دیگر است و تا هنگام رحلت استفاده من از خدمت ایشان منقطع نشد. در سال اربع و ثلثین و مائه بعد الف هنگام محاصره اصفهان به رحمت ایزدی پیوست»(2)

این حکیم و عارف عالیقدر صاحب آثار و کتابهایی است از جمله :

شیخ محمد علی حزین لاهیجی که از شاگردان حکیم اردستانی بوده ، در مورد وی چنین می گوید:

«پس به خدمت سلطان المحققین افضل الحکماء الراسخین ، المولی الاعظم و الحبر الاعلم ، مظهر المعارف و الحقایق ، مکمل علوم السوالف و اللواحق ، محیی الحکمة ابو الفضایل مولانا محمد صادق اردستانی علیه الرحمه که از متوطنین اصفهان و به تدریس زمره ای ازکیای فاضل می پرداخت ، رسیده به استفاده مشغول شدم.وی از سلاطین حکماء بوده و قرن ها باید که مثل او کسی از میان دانشمندان بر خیزد.به من عاطفتی بی پایان داشت ودر خدمتش کتب مشهوره وغیر مشهوره حکمیه و نظریه علمیه بسیار خوانده ام و حق آن فیلسوف کامل برمن زیاده از استادان دیگر است وتا هنگام رحلت استفاده من از خدمت ایشان منقطع نشد .در سال اربع ثلثین و مائه بعد الف هنگام محاصره اصفهان به رحمت ایزدی پیوست»(3)

این حکیم و عارف عالیقدر صاحب آثار و کتابهایی

ص: 35


1- رفیعی مهر آبادی ، آتشکده اردستان ، ج 2، ص 314.
2- حزین ، تاریخ حزین ، صص 47و 48.
3- حزین ، تاریخ حزین، صص 47و 48.

است ، از جمله:

الف) رساله جعلیه صادقیه؛

ب) افادات ملامحمد صادق؛

د) رساله در تفسیر آیه نور؛

ه- ) رساله معروف به «تباشیر» در عرفان؛

و) حاشیه بر شفا(1)

ملا صادق بر مبنای اشراق و ذوق عرفانی به تفسیر آیه نور مبادرت نموده(2) این عالم عارف در سال 1134 ق در گذشت و پیکرش در قبرستانی واقع در جنوب شرقی پل خواجو به خاک سپرده شد و تا مدت ها مردم اصفهان آنجا را « قبر آخوندپلی» و «قبر آخوندپلویی» می گفتند. پس از تخریب قبرستان و احداث خیابان درکنار پل خواجو بقایای جسد او را به تخت فولاد برده و در کنار قبر درویش ناصر علی، مقابل تکیه فیض به خاک سپردند.

ملاگداعلی قاری

مرحوم ملاگداعلی قادر فرزند ابوالفتوح اصفهانی از دانشمندان اصفهان در روزگار اواخر صفویان بوده است.

از قاریان قرآن ومعلمان قرائت و تجوید بوده که از آثار به جای مانده از او کتاب «لؤلؤ القران» است که در کتابخانه سید آقا تستری در نجف موجود است. (3)

ملا گداعلی قاری در غره ماه ربیع الاول 1134 ق به سرای باقی شناخت و پیکرش را در تحت فولاد در ضلع شمال شرقی مصلی به خاک سپردند.(4)

بر لوح مزار ایشان چنین آمده است:

ص: 36


1- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان ، ص 382.
2- تهرانی، الکواکب المنشره، ص 360.
3- تهرانی ، الذریعه ، ص 382.
4- مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان ، ص 467.

وفات مرحوم مغفور علامی فهامی قاری کلام ا... ملا گدا علی ابن مرحوم ابوالفتوح اصفهانی تاریخ غره شهر ربیع الاول سنه 1134

وفدت علی الکریم بغیر زاد

من الحسنات و القلب السلیم

و حمل الزاد اقبح کل شیء

اذکان الوفود علی الکریم

ملا اسماعیل خواجویی

ملا محمد اسماعیل خواجوایی، فرزند محمد حسین بن محمدرضا بن علاءالدین محمد مازندرانی،عالم فقیه ، محدث و حکیم متکلم محقق از بزرگترین و فقها و متکلمین عهد افشاریه است.

آن مرحوم معاصر افاغنه و نادرشاه بوده و صاحب سیصد رساله و تصنیف و در نزد علما معروف و مشهور به صاحب کشف و کرامات بوده است.(1)

وی از آن رو به «خواجویی» معروف است که محل سکونت و اقامت وی در اصفهان در محله خواجو بوده است. نامبرده در اصفهان از اساتید بزرگی، هم چون مولامحمد جعفر کرباسی یزدی (م 1151 ق) از علمای طراز اول و جامع معقول و منقول و از شاگردان و مجازین از سوی علامه مجلسی، کسب فیض نمود. و از محضر وی شاگردان بسیاری به مراتب بالای علم وعمل دست یافتند جامعیت کم نظیر علامه خواجوایی در علوم عقلی و نقلی و تسلط بر معارف اصیل شیعی ، چهره ای ممتاز از او

فراهم ساخته بود که هر طالب علمی را به سمت خود جلب می کرد. از برجسته ترین شاگردانش می توان به آقا محمد بید آبادی (م 1198 ق) میرزا محمدعلی بن میرزا مظفر اصفهانی (م 1198ق) میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون آبادی اصفهانی ( م 1203 ق) آقا محمد باقر

ص: 37


1- دیوان بیگی شیرازی ، حدیقۀالشعرا، ج 2، ص 1074.

هزار جریبی (م 1205 ق)، ملامحمد مهدی نراقی ( 1209 ق)، ملامحراب گیلانی (م 1217) اشاره نمود.

دیدگاه بزرگان راجع به احوال شخصی و فضایل معنوی حکیم خواجویی در خور توجه است. وی را انسانی که تسلیم محض در برابر سخن حق، دارای قلب پاک، روح مزکّی، نفس سلیم، فطرت شریف زاهد ترسیم نموده اند.

وی با وجود اشتغالات مختلف علمی و اجتماعی و اهتمام حیرت آوری که در امرتألیف و تصنیف داشته ،با این حال عمری را به زهد و گوشه نشینی و عزلت گذرانده است. او از مردمانی که برای دنیا تحصیل علم می نمودند نفرت داشت .(1)

اصولاً چشم طمع به مال و جاه مردم نداشت و به اندکی از خوراک و پوشاک اکتفا کرده و از غیر خدا چشم پوشیده بود و در آنچه نیت می کرد قصد قربت می نمود و با نیت خالص امورات خود را انجام می داد.(2)

در میان اهالی اصفهان، از عوام و خواص ، مطاعیت و مقبولیت داشت و در نظر سلاطین و اکابر وقت بسیار محترم بود. چنانکه نادرشاه به جز علامه خواجویی به سخن کس دیگری توجه نمی کرد. در اثر زهد وقناعت وانقطاع کامل از ماسوی و رهایی از هر گونه رنگ تعلق، تیر دعایش به هدف اجابت می رسید(3) . در عمل به سنت های پیامبر اکرم -( صلی الله علیه و آله و سلم) دقیقه ای فروگذار نمی کرد و اخلاص بسیار به ساحت حضرات ائمه اطهار « علیهم السلام» داشت.(4)

یکی از رویدادهای مهم روزگار علامه خواجویی حادثه هجوم افاغنه به اصفهان است. وی در زمان

ص: 38


1- قزوینی، تتمیم امل الآمل، ص 68.
2- روضاتی،شرح روضات الجنات، ص 297
3- همان، صص 297 و 298
4- قزوینی،تتمیم امل الامل ، ص 68

هجوم افاغنه در سال 1134 ق حدود چهل سال یا بیشتر داشته و خود یکی از فضلا و مدرسین حوزة علمیه اصفهان بوده است. او اوضاع مصیبت بار این دوره را که خود شاهد عینی آن بوده، در کتاب اربعین اش به خوبی بیان می کند:

« کتاب حاضر را در موقعی گرد آوردم و در مکانی تألیف کردم که چشم ضمیر و بصیرت مردمان در آن تیره شده بود. خون مؤمنان که قرآن و سنت ریختن آن را حرام کرده است، به هدر رفته و پرده عصمت زنان به دست گروهی از کافران بدکار دریده شده و مردم به دست کفار و بدکاران اسیر شده بودند....»(1)

باوجود این مصبیت بزرگ در جامعه اسلامی، علامه خواجویی توانست در برابر این ناملایمات مقاومت کند و به عنوان یکی از برجسته ترین علمای این دوران همچنان مطرح باشد.

در منزلت و جایگاه علامه خواجوی، همین نکته کافی است که در تاریخ علوم اسلامی و معارف شیعی در برخی منابع از او به «معلم ثالث» یاد کرده اند.(2) همچنین وی حلقه اتصال علمای عهد صفوی به دوره قاجاریه است که پشتکار بی نظیر او و شاگرد برجسته اش، آقا محمد بید آبادی باعث شد چراغ علم وحکمت را در این دوران فترت (از سقوط صفویه تا ابتدای قاجار) روشن نگه داشته شود.

وی به افضلیت و برتری قرآن نسبت به ائمه اطهارقائل و در بین علمای معاصر خودش معروف بود؛ چنانکه یکی از علمای وقت رساله ای درباره حدیث ثقلین و این که کدام یک نسبت به دیگری برتر است، نوشته و برتری عترت را بر می گزیند. حکیم خواجویی در رد بر آن،رساله ای نگاشته و رأی به برتری قرآن

ص: 39


1- همان ، ص 299.
2- ریاض الجنه، ج2، ص 73.

کریم بر عترت می دهد.(1)

علامه خواجویی یکی از مفسرین بزرگ قرن دوازدهم هجری است. اثر ارزشمند وی در این زمینه «حاشیه بر تفسیر صافی» ملامحسن فیض کاشانی است. این حواشی با عناوین «قوله - قوله» برگزار شده و مؤلف بعد از هر حاشیه، وجه ارتباط آیه مورد بحث را به آیات سابق با عنوان «وجه الاتصال» بیان می کند.

نسخه حاضر از آغاز حاشیه تا آیه « لیجمعنّکم الی یوم القیمه... لاریب فیه و من اصدق من الله حدیثاً»را شامل است.

حاشیه چنین آغاز می شود :« نحمدک یا من أوجدنا بمحض إرادته و قدرته الکامله لعرفانه ... و بعد هذه تعلیقه افاضیه وردت علی قلب أحقر السلاک ... قوله نور مرقده: نحمدک یامن تجلّی لعباده فی کتابه بل فی کل شیء بلفظ المتکلم مع الغیر لأن النفس مادام فی هذا الکون فی الترقی و التدرج و الاستکمال و افاضات الرب المحمود غیر متناهیه».

انجام نسخه « و قیل نزلت فی الذین تخلفوا فی غزوه احد. اعلموا یا اخوانی انّ فی هذه الکریمه و ما بعدها غایه المذمه للمنافقین ... فالمومن حقاً من لم تکن فیه شائبه النفاق لسانه و قلبه متفقان بل متحدان» این نسخه به خط نستعلیق مؤلف در 320 برگ به شماره 14466 فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ثبت شده است. یک نسخه زیراکس از این مجموعه در مجموعه تاریخی فرهنگی - مذهبی تخت فولاد موجود است.

اثر ارزشمند دیگر علامه خواجویی، « الدرر الملتقطه فی تفسیر الایات القرآنیه » تحقیق سید

ص: 40


1- فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی، ج 8، ش 3023، ص 209.

مهدی رجایی از انتشارات دار القرآن الکریم قم می باشد که در سال 1370 ش در 278 صفحه به چاپ رسیده است.

این کتاب برگزیده هایی از مجموعه آثار علامه خواجوایی در تفسیر آیات الهی است.

این حکیم الهی در روز یازدهم شعبان سال 1173 ق درگذشت و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. سالیان متمادی، مزارش هیچ بقعه و بارگاهی نداشت،اما به لحاظ عظمت شأن وجلات قدر، عموم اهالی اصفهان به زیارتش در انجام حوایج توسل می جستند و بسیاری از اهل ایمان را به او اعتمادی عجیب بوده و هست.(1)

ماده تاریخ فوت ایشان که دبیر آن را سروده و به روی سنگ قبر نوشته شده، چنین است :

«نور الله الجلیل مقبرته - رفع الله فی الجنان منزلته».

1173ق.

و به فارسی چنین سروده :

سال تاریخ او دبیر نوشت – خانه علم منهدم گردید. (2)

1173ق

آقا محمد بید آبادی

آقا محمد فرزند ملا محمد رفیع گیلانی، عارف حکیم، فیلسوف، ادیب و عالم بزرگ شیعه امامی ویکی از بزرگترین شخصیت های علمی و عرفانی شیعی در روزگار خود بود. در اصفهان از محضر علمای بزرگواری چون میرزا محمد تقی الماسی و علامه ملااسماعیل خواجویی کسب علم نمود واز ارادتمندان سید قطب الدین نیریزی گردید و تحت ارشاد وی به سیر و سلوک پرداخت و به پایگاهی

ص: 41


1- گزی ، تذکره القبور ، ص 37.
2- همان ، ص 39.

رفیع نایل شد. بیشتر عمر خود را وقف عبادت و

خدمت به خلق و تدریس کرد. مدتی نیز در مدرسه حکیم به درس تفسیر قرآن گذراند. وزیران و امیران به خدمتش می رسیدند و از او کسب فیض می کردند و آرزو داشتند که آقا محمد از ایشان انجام کاری را درخواست کند تا ارادت خود را به وی نشان دهند، ولی او بدان ها توجه نمی کرد و از ایشان چیزی نمی خواست. زندگی اش در نهایت قناعت و ساده زیستی بود. هرگز دیده نشد که از وضع زندگی خود یا سختی روزگار شکایت کند. او نماز جمعه را واجب عینی می دانست. ازشاگردان برجسته ایشان می توان به : آقا میرزا ابوالقاسم خاتون آبادی، آخوند ملا علی نوری، آخوند ملامحراب گیلانی و حاج محمد ابراهیم کرباسی اشاره نمود. حاج محمد ابراهیم کرباسی که پس از درگذشت پدرش یتیم و بی سرپرست شده بود، تحت ارشاد و سرپرستی آقا محمد بید آبادی قرار گرفت و از بزرگان روزگار خود گردید.

وی آثار ارزنده ای از خود به جای گذاشت و حواشی وتعلیقات فراوانی برآثار بزرگان نوشت.اما چون فردی عارف مسلک بود و به گرد آوری چیزی اهتمام نمی ورزید، آثارزیادی از وی بر جای نمانده است.

ازآقا محمد بیدآبادی کتابی در تفسیر به زبان عربی به نام « خلاصه تفسیر غرایب القرآن و رغائب الفرقان» موجود است که تفسیر غرائب القرآن اثر نظام الدین حسن حسین قمی نیشابوری (728 ق) است.

مرحوم آقا محمد بیدآبادی در مدرسه حکیم اصفهان آن را متن درسی خود قرار داده و ضمن تدریس منتخباتی از آن را یادداشت نمود.

علامه خوانساری در روضات الجنات تفسیر نیشابوری را از بهترین تفاسیر قرآن مجید و

ص: 42

جامع ترین تفسیر از لحاظ فوائد لفظی و معنوی و حاوی فوائد قشری و لبی معرفی کرده است و آن را از لحاظ سبک و ترتیب و کمیت و کیفیت نزدیک به تفسیر مجمع البیان معرفی می نماید. (1)

حکیم بید آبادی در ضمن تدریس این تفسیر به تلخیص آن نیز پرداخته است . نسخه دست نویس او به کتابخانه فخرالدین نصیری راه یافته و در مجله معهد المخطوطات، شماره سوم صفحه چهل و چهار معرفی شده است. پس از آن، این نسخه به کتابخانه و دانشگاه تهران منتقل شده و هم اکنون در همان جا محفوظ است .

مرحوم دانش پژوه در فهرست نسخه های خطی دانشگاه تهران، این نسخه را به شماره 1854 معرفی کرده وآن را نسخه اصل دانسته است که تاریخ کتابت در پایان آن، روز سه شنبه 14 رجب 1173 درج شده است. نسخه مذکور در 198 برگ به خط شکسته نستعلیق ناخوانا و به صورت چلیپایی تحریر شده و از آغاز قرآن تا پایان سورۀ بنی اسرائیل را در بردارد. و گویا مؤلف بناداشته منتخباتی از تفسیر صافی فیض را درادامۀ نسخه تحریر کند. (2)

علاوه بر این نسخه، نسخه ای خوش خط و خوانا از مرحوم آقا محمد بیدآبادی موجود است که این نسخه از اوایل تفسیر تا آیه25 از سوره مبارکه اعراف را در بردارد و در اطرافش حواشی به فارسی و عربی درج شده است. اصل نسخه در کتابخانه آیت الله روضاتی در اصفهان محفوظ است. نمونه ای از این نسخه های عکسی کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی به شماره

ص: 43


1- خوانساری، روضات الجنات ، ج 3، ص 102
2- فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج8،ص 448 و 449

1175 موجود است. (1)

حکیم بیدآبادی این تفسیر را در تاریخ سه شنبه 14 رجب المرجب سال 1173 ق به پایان رسانده است. او این تفسیر را برای شاگردانش در مسجد حکیم اصفهان تدریس می کرده است. احاطه حکیم به مباحث و تسلط او در تحریر مباحث علمی، در این تفسیر اعجاب آوراست. تفسیر با این عبارات آغاز می شود.

« بسم الله الی الله ارغب فی ابداع غرایب القرآن و أبداع رغایب الفرقان، الحمدالله الذی جعلنی ممن شرح صدره للاسلام» ابتدای این تفسیر چنین است، « من قرأبنی اسرائیل فی کل لیله جمعه لم یمت حتی یدرک القائم یکون مع اصحابه. خلاصۀ صافی که در حین مباحثه التقاظ شده که انشاء الله من بعد نوشته شده به تاریخ یوم الثلث 14شهر رجب المرجب سنه 1173 به کهف رسید. رب صل علی محمد و آل محمد و و فّقنی لاتمامه کما یحسن و یرضی العمل بمافیه». از عبارات حکیم بیدآبادی معلوم می شود که ایشان قصد داشته است تا منتخباتی از تفسیر صافی فیض کاشانی را در ادامه نسخه تحریر نماید واین تخلیص را هنگام تدریس و مباحثه این تفسیر انتخاب و اقتباس کرده است. (2)

این حکیم فرزانه در سال 1198 ق در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد کنار قبر پدر بزرگوارش دفن گردید. وی وصیت نمود که بر آرامگاهش بنایی نسازند و به همین جهت مزار وی تا 120 سال به همان صورت باقی ماند تا اینکه به دستور رکن الملک در 1254 ق عمارت چهار طاقی مختصری بر

ص: 44


1- معرفی نسخه در فصلنامه میراث شهاب، سال دهم، ش4، زمستان 1383، ص 43 .
2- کرباسی زاده، علی: حکیم متأله بیدآبادی، ص 173 و 174

مرقد او بنا کردند.

آیت الله سید محمد حسن مجتهد اصفهانی

عالم فاضل و فقیه کامل، مرحوم آیت الله سید محمد حسن مجتهد اصفهانی، فرزند سید محمد تقی مستجاب الدعوه، در حدود سال 1207 ق چشم به جهان گشود. در اصفهان نزد عده ای از علما، از جمله پدر خود، حاج محمد ابراهیم کرباسی، حاج سید محمد باقر حجه الاسلام شفتی، آخوند ملاعلی نوری و میرزا ابوطالب، صاحب حاشیه بر سیو طی تحصیل نمود. و از جمعی از علما به اخذ اجازه روایت و اجتهاد مفتخر شد که از آن جمله اند :

آقاسید رضا بحر العلوم؛

1- ملا محمد مهدی قمبوانی؛

2- میرزامحمدمهدی نائب الصدر

3- سید صدر الدین عاملی؛

4- آقا محمد رضی اصفهانی(1) .

وی با رسیدن به مقامات عالیه علم و اجتهاد به تدریس اشتغال ورزید ودر اصفهان و دو سال نیز در تهران مشغول تدریس بود. سپس به سمت عتبات عالیات رهسپار شد و در کرمانشاه چندی از فرزندان آقا محمد علی بهبهانی درس فرا گرفت و بعد از آن به نجف رفت و مدت دو سال نزد علمای آن جا به تحصیل پرداخت(2). پس از بازگشت از عتبات عالیات در اصفهان ساکن و به تالیف ، تدریس، و ارشاد و نشر احکام و آداب اسلامی پرداخت.تالیفات به جای مانده از ایشان بالغ بر بیست کتاب و رساله می شود که اهم آنها عبارتند از : 1- رساله الجامع الفقهی در شش مجلد؛ 2- شرح مبحث شکوک کتاب منهاج استادش

ص: 45


1- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 256
2- معلم حبیب ، مکارم الاثار ،ج5 ، ص 1727

حاجی کرباسی 3- رساله فرائد الاصول؛

4- نصایح العلماء در نصیحت خطاب به فرزندش حاج سید مهدی نحوی 5-شرح ارشاد علامه (مهجه الفؤاد) در دوازده مجلد ؛6- رساله دراعجاز قرآن، که به چاپ رسیده است و...(1).

از جمله آثار مهم مرحوم مجتهد اصفهانی، رساله مختصر در اعجاز قران مجید است که با مقدمۀ مرحوم معلم حبیب آبادی به چاپ رسیده است. این رساله به بررسی اعجاز قرآن بر اساس آیه« یا ارض ابلعی مائک» ( هود آیه 46) پرداخته است. این عالم فقیه عالیقدر در جمادی الاول سال 1263ق فوت ودر تکیه سادات مهدوی کنار پدرش دفن گردید.

حاج میرزا محمد نواب لاهیجی

از علماء بزرگوار اصفهان که تاکنون مقام علمی و دینی او کمتر بررسی شده ، عالم فاضل، مرحوم حاج میرزا محمدنواب لاهیجی، فرزند حکیم و فقیه و مفسر بزرگوار، آقا میرزا محمد باقر نواب لاهیجی اصفهانی است.پدرش میرزامحمد باقر نواب، مؤلف تفسیر قرآن در چهار جلد و شرح نهج البلاغه و حاشیه شوارق الالهام است که درحکمت ید طولایی داشت ودر تفسیر یگانه زمان بود او در سال 1248 ق در تهران درگذشت.(2)

فرزند فاضل اومیرزامحمد نواب نزد پدر و علمای اصفهان تحصیل نمود وی احتمالاً به درس مرحوم سید محمد باقر حجه الاسلام شفتی حاضرمی شده است. در مسجد ذوالفقار امامت می نمود و مورد احترام و وثوق عموم طبقات، بالاخص مقدسین و علما بوده است .وی مردی عالم وبزگوار و زاهدبوده و خط بسیارزیبایی داشته از ازخواص اصحاب مرحوم

ص: 46


1- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 257
2- مهدوی، بیان المفاخر، ج2، ص317

حاج سید اسدالله بیدآبادی بوده است(1).

او نیز مانند پدر بزرگوارش در امر تالیف و تصنیف سعی وافری داشته است. از اثاراو :

شرح الفصل فی حقیقه عالم الوصل، در توحید، تالیف 1258 ق(2)

1- حکمه الیمانی فی شرح فصل الثانی،در توحید ذات و صفات احدیت، تالیف 1262ق.(3)

2-اسرار القلوب فی اوصاف المحبوب. در این رساله مؤلف آیه« و بشّر الذین آمنواوعملو الصالحات» را باکلامی

دلکش و مطابق مشرب عرفا تفسیر کرده است. تالیف 1362قاست. همچنین تفسیر دیگری از این آیه از ایشان موجود است؛(4).

3- المنازلات،در فقه (5)

سرانجام این عالم بزرگوار که به دست اشرار زمان مورد اذیت و آزار قرارگرفته بود، به سبب آن صدمات به تاریخ 1326 ق وفات نمود و پیکرش را در تخت فولاد، تکیه لسان الارض به خاک سپردند(6).

میرزا ابوالمعالی کلباسی

علامه فقیه و اصولی نامدار قرن سیزدهم هجری، میرزا ابوالمعالی محمد کلباسی اصفهانی، فرزند عالم عارف زاهد، شیخ محمد ابراهیم کلباسی اصفهانی در شعبان سال 1247ق در اصفهان به دنیا آمد و در اصفهان به تحصیل پرداخت. وی عمر خود را مصروف مطالعه و مباحثه و تدریس می نمود و دائم مشغول

ص: 47


1- مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان، ص 189
2- انوار ، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ایران، ج2، ص 182
3- انوار، همان.
4- همان، ص 183.
5- تهرانی، الذریعه ، ج 22، ص 252.
6- معلم حبیب آبادی ، مکارم الآثار، ج 4، ص 1233

فکر و مطالعه بود.

مهمترین اساتید ایشان علامه سید محمد شهشهانی وعلامه میر حسن مدرس بودند. بیشتر تحصیلات عالی و دروس اجتهادی را نزد علامه شهشهانی فرا گرفت. و پس از نیل به درجه اجتهاد به تدریس مشغول شد. علمای بسیاری از محضرش کسب علم نموده که از همه مشهورتر آیت الله العظمی بروجردی است.

علامه امین عاملی او را با عبارت «لم یکن فی عصره اشد انکباباً منه علی الاشتغال» ستوده است(1).

ابوالعمالی نه تنها در دانش های رسمی، بلکه در بسیاری از علوم آن روزگار نیز به مرتبه استادی رسیده بود. وی در صداقت ، زهد وعبادت نیز الگویی کم نظیر در روزگار خود به شمار می رفت؛ چنانچه منتهی درجه احتیاط را در اعمال خویش مراعات می نمود. در مطالب علمی، بسیار تدقیق وتفکر می نمود. از آن مرحوم حکایت شده که می گفت :« گاه می شد در نوشتن دو ورق از کتاب بشارات، دو ماه فکر و تأمل می کردم» و فرزند فرزانه اش، ابوالهدی کلباسی در بدر التمام می نویسد:« از این جهت بوده که تصانیف ایشان فائق بر تصانیف دیگران بوده و به واسطه تحقیقات ایشان مجلس درسشان مشحون از فضلا وعلما بوده و از اطراف شد رحال نموده و از بیانات و افکارایشان استفاده می نمودند(2)»

از ویژگی های مهم میرزا ابوالمعالی که باعث برجستگی او در بین علمای قرن سیزدهم گردیده است، تألیفات و آثار بسیار او در حوزه های مختلف علوم قرآنی، فقهی، اصولی، رجالی، حکمی، کلامی،

ص: 48


1- امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 433
2- بدرالتمام، ص 22 و 23 به نقل از کتاب خاندان کلباسی، ص238.

ریاضی و علوم دیگر است. مطالعه این آثارنشان دهندۀ قدرت فکری و روحی والای او در امر تألیف و تحقیق است(1). مرحوم ابوالمعالی در پایان رساله شرح زیارت عاشورا، فهرستی از آثار خود را نوشته است. فرزندش میرزا ابوالهدی نیز در البدر التمام نام برخی دیگر از آثار او را ذکر کرده است.

تعداد این آثار بیش از شصت رساله و کتاب است که نیمی از آن ها تاکنون چاپ و منتشر گشته است. برخی ازمهمترین آثار چاپ شده ایشان، عبارت است از :

الف) رساله در بیان کیفیت زیارت عاشورا؛

ب) رساله در بیان استشفاء به تربت سید الشهداء؛

ج) مجموعه الرسائل، شامل شانزده رساله در موضوعات فقهی، اصولی، رجالی؛

و) بشارات در علم اصول درسه جلد و رساله های متعدد دیگر.

از مرحوم ابوالمعالی در زمینه علوم قرآنی در منابع به چند اثر اشاره شده است که عبارتند از :

تفسیر قرآن کریم به صورت حواشی (از سوره نساء تا سوره ی معارج )؛

1- رساله در خطبه های تألیف یافته از آیات قرآن؛

2- رساله فی استخاره من القرآن المجید و الفرقان الحمید(2).

3-بررسی جنبه های ادبی و نکات مربوط به اعراب و قرائت آیات قرآن از ویژگی های ممتاز این تفسیر به شمار می رود.

این عالم بزرگوار در 27 صفر سال 1315 ق

ص: 49


1- مجموعه میراث حوزه اصفهان، دفتر اول، ص 205.
2- کلباسی، خاندان کلباسی،ص 932-442

درگذشت و در تخت فولاد دفن گردید. و در همان سال، بقعه ای شایسته بر مزار آن مرحوم توسط حاج میرزا احمد ملا باشی داماد و شاگرد ابوالمعالی ، ساخته شد.

آخوند ملا عبدالکریم در مورد ایشان می نویسد :« مرحوم آمیرزا ابوالعمالی که اصغر اولاد مرحوم حاجی کلباسی «اعلی الله مقامهما» بود و مراتب زهد و تقوی و اخلاق کامله و گوشه نشینی و کثرت اشتغال به فکر در علوم و نوشتن کتب علمیه بیش از آنست که در این مختصر بگنجد».مجلس آن مرحوم، مصداق حدیث حواریین و عیسی- (علیه السلام)- بود که عرض کردند: با که مجالست کنیم؟ پیامبر فرمودند: با کسی که دیدار او، شما را به یاد خدا اندازد، گفتار او در علم شما افزاید، کردار او شما را مایل به آخرت نماید.(1)»

شیخ عبدالحسین محلاتی

عالم فاضل محقق ادیب و شاعر جامع ازفقهای عالیقدر دوره قاجاریه است.

نسب وی به آخوند شفیع موحد طالقانی (آخوندشفیعا) می رسد. در قم، اصفهان و نجف به تحصیل می پرداخت ومدت ها به درس حاج میرزا حبیب الله رشتی حاضر شده، پس از نیل به مقام اجتهاد به اصفهان مهاجرت کرد و با خواهر علامه فقیه، حاج آقا منیرالدین بروجردی ازدواج نمود ودر مدرسه صدر به تدریس پرداخت و جمعی از افاضل طلاب به درسش حاضر می شدند(2).

وی عمری را با فقر و قناعت سپری نمود؛ به طوری که بسیاری از کتاب های مورد نیازش را چون توان مالی نداشت،خودش استنساخ می کرد(3).

وی دارای تالیفاتی در موضوعات مختلف فقهی،

ص: 50


1- گزی، تذکره القبور، ص 33
2- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص409
3- حسینی، تراجم الرجال، ج2، ص 26.

اصولی، ادبی، دینی و اعتقادی می باشد که بیش از 26 کتاب و رساله را شامل می شود که برخی از آثار برجسته اش عبارت است از :

1-تسلیت نامه؛ 2- حواشی بر رسائل؛ 3- حواشی بر فرائد؛ 4- دیوان اشعار عربی و فارسی؛ 5- رساله درعدالت؛ 6- رساله در نماز جماعت؛ 7- رساله در زیارت عاشورا؛ 8- رساله در تیمم و آثار ارزشمند دیگر.

یکی از مهمترین آثار این عالم، کتاب «مغتنم الدرر»که درسه جزء تألیف یافته است:

1- در تفسیر 2- در روایات 3- متفرقات .

این عالم بزرگوار در سال 1322ق وفات یافته و در تخت فولاد حوالی قبر فاضل هندی مدفون گردید.(1)

میرزا عبدالرحیم کلباسی

عالم فقیه نامدار، میرزا عبدالرحیم، فرزند حاج شیخ محمد رضا ، معروف به شیخ الاسلام، علاوه بر مقام علمی از علمای منتقذ شهر ودارای مناصب اجتماعی و فعالیت های سیاسی نیز بوده است. حاج شیخ محمد رضا فرزند

چهارم حاجی کلباسی و شاگرد پدر خود و سید حجه الاسلام بوده است.(2)

میرزا عبدالرحیم در اصفهان و نجف اشرف نزد علمای بزرگ شاگردی نمود. از اساتید ومشایخ او در اصفهان می توان به آیات عظام: میرزا محمد هاشم چهارسوقی و صاحب روضات و از اساتید نجف وی می توان به شیخ زین العابدین مازندرانی و حاج میرزا حبیب الله رشتی، اشاره نمود. میرزا عبدالرحیم از بسیاری از بزرگان فوق دارای اجازه اجتهاد بوده است. از فعالیت های مهم وی می توان به اقامه جماعت، سخنرانی و بیان مواعظ و احکام و دینی در مساجدی،

ص: 51


1- مهدوی،دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 904.
2- معلم حبیب آبادی ، مکارم الآثار، ج 5، ص 1454.

مانند مسجد تخت فولاد و مسجد تکیه اشاره کرد. او در خانه اش به تدریس فقه و اصول و ریاضیات می پرداخت و تا زمان رحلتش غالباً شب و روز به مطالعه و تحقیق و تألیف نیزاشتغال داشت.

از اوصاف پسندیده وی، سعی بسیار در صله ارحام بود. به نزدیکان و خویشان خود تفقد بسیاری می نمود و دائماً به آن ها سرکشی می نمود و از اوضاع و احوال آن ها جویا می شد. همچنین نقل است که ایشان ده سال پیش از فوت، تمام دارایی اش را بین فرزندان و اولاد خود تقسیم نمود و در واقع دنیا را ترک کرد؛ به گونه ای که از جامه به یک لباس و از خوراک به شام و نهار مختصری اکتفا می نمود.(1)

آقا میرزا عبدالرحیم در علوم ودانش های گوناگون، مانند فقه، اصول، تفسیر، حدیث و ریاضیات آثار ارزشمندی به جای گذاشت که اهم آن ها عبارتند از:

1-تعلیقات و حواشی بر رسائل شیخ انصاری؛

2- رساله ای در تیمم، که شرح بر مقصد تیمم کتاب منهاج الهدایه جد بزرگوارش حاجی کلباسی است؛

3- کشف الحجاب در علم حساب در شرح خلاصه الحساب مرحوم شیخ بهایی؛

4-تفسیر و معانی لغات در حواشی قرآنی؛

5- رساله ای در جمع اجازات خود از علمای اعلام؛

6- مجموعه ای در مطالب متفرقه که از آن به «جنگ» نیز تعبیر شده است؛

7- کتابی در مواعظ و اخبار آل اطهار (علیهم السلام).(2)

ص: 52


1- کلباسی، خاندان کلباسی ، ص 612.
2- کلباسی زاده ، حکیم متأله بید آبادی، ص 188 .

این عالم بزرگوار در شب جمعه 9 شعبان سال 1335 ق. درگذشت و در تخت فولاد در تکیه عمویش میرزا ابوالمعالی بیرون از بقعه دفن گردید.

سید محمد نجم الواعظین

سید محمد نجم الواعظین موسوی خواجویی فاضل ادیب و واعظ شاعر. امام جماعت مسجد تلوا سکان و ازمؤلفین ومصنفان بوده ازجملۀ از آثارش اوست؛ 1- مرآت الاسرار در مصائب به نظم به چاپ رسیده است؛ 2- مثنوی در تفسیر قرآن در سی مجلد .(1).

در فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی جلد سی و پنجم به شماره 12263 ،تفسیر نجم اصفهانی، از نجم الحکماء محمد موسوی واعظ، ملقب به نجم اصفهانی معرفی شده است که تفسیری منظوم به فارسی است.

نسخه حاضرجلد پانزدهم تفسیر و از نیمه سوره یوسف تا آخر سوره کهف را شامل است ونظم آن در 20 جمادی الاخر 1335 ق به پایان رسیده است.

از همین عالم در شماره 12264 همین فهرست تفسیر منظوم به فارسی دیگر موجود است که جلد دوم تفسیر منظوم از اواسط سوره بقره تا آخر این سوره موجود است و نظم آن در 21 ذی قعده 1331 ق به پایان رسیده است.

این عالم فاضل در سال 1347 ق وفات یافته جنب تکیه خواجویی مدفون گردیده است .(2)

آیت الله حاج میرزا محمد تقی موسوی (فقیه احمد آبادی)

عالم مجتهد، زاهد ادیب و فقیه، از خدمتگزاران مخلص و عاشقان واقعی آستان ولی عصر و امام زمان-( عج الله تعالی فرجه شریف)- فرزند سید میرزا عبدالرزاق

ص: 53


1- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص457
2- مهدوی،همان

موسوی ملقب به افتخارالدین است.(1)

اساتید برجسته ایشان عبارتند از: 1- پدرش سید عبدالرزاق موسوی ؛2- سید محمود حسینی کلیشادی که مغنی را نزد او خوانده بود؛ 3- سید ابوالقاسم دهکردی که از او اجازه اجتهاد و روایت گرفت؛ 4- شیخ عبدالکریم جزی که از ایشان نیز اجازه روایت گرفت؛ 5- حاج آقا منیر الدین بروجردی؛ 6- آقا محمد کاشانی (آخوند کاشی) و علمای بزرگوار دیگر.(2)

ایشان در سال 1301 ق در اصفهان متولد شد و در سال 1348 ق در همانجا درگذشت. بدین ترتیب ایشان چهل و هفت سال زندگی کرد و در سنین جوانی در گذشت. بااین وصف، آثار ارزنده علمی او در حد کمال و پختگی است و این به خاطر خلوص نیت و پاکی قصد و نظر ایشان در تحصیل علم بوده است. علاوه بر این، ارادت شدیدی نسبت به خاندان رسالت و ائمه اطهار -(علیهم السلام)

-داشت. به خصوص به امام منتظر حجه بن الحسن عجّل الله تعالی فرجه الشریف توجه ویژه ای داشت و درمعرفت به آن حضرت به مراحل والایی نایل آمده بود،به طوری که چند کتاب و رساله مهم و سودمند در این باره تألیف کرده است که مهمترین آنها کتاب میکال المکارم است.

خصوصیت قابل تقدیر ایشان را می توان در بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و به اندکی از امور معیشت قناعت نمودن یاد نمود.

ایشان صاحب بیش از بیست اثر در علوم مختلف

ص: 54


1- بیشتر مطالب درباره این عالم بر گرفته از مقدمه علامه روضاتی بر کتاب مکیال المکارم آیت الله فقیه احمد آبادی است.
2- مهدوی ، سیری در تاریخ تخت فولاد ، ص 134.

اسلامی می باشد که برخی از آثار ایشان عبارتند از: 1- مکیال المکارم فی الفوائد الدعا للقائم علیه السلام 2- ابواب الجنات فی آداب الجمعات به فارسی که در 25 سالگی تمام کرده است؛ 3- آداب صلاه الیل 4- وظیفه الانام فی زمن غیبه الامام (به فارسی). 5- نور الابصار فی فضیله الانتظار به فارسی؛ 6- کنز الغنائم فی فواید الدعاء للقائم؛ 7- سراج القبور، در آداب نماز شب؛ 8- دیوان شعر که تخلص «تقی» می نمود.)

اثر ایشان در تفسیر عبارت از «تفسیرقرآن کریم به زبان عربی» است که در جزو آثار ایشان نوشته شده است.(1)

معلم حبیب آبادی در کتاب مکارم الآثار خویش در خصوص ایشان گوید: «سیدی نجیب و فقیهی ادیب بود و از علمای برجسته اصفهان بود. خط ملیح و شعر خوبی داشت... مردم در نوشتن عریضه امام زمان- علیه السلام- و زیارت عاشورا به او معتقد بودند».(2)

در کتاب مکیال المکارم، مؤلف بسیاری از مطالب مربوط به عقیده مهدویت و موضوع حضرت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)- را آورده است.

در علت نگارش کتاب ایشان علامه روضاتی می نویسد: «مؤلف در سال 1330 به حج بیت الله الحرام سفر کرد. در مکه مکرمه وبای شدیدی پیش آمد و بسیاری از حجاج و زائرین را از پای درآورد. پس با خدا پیمان بست که اگر سالم به وطن بازگردد به تألیف این کتاب بپردازد. و چون به وطن مراجعت کرد عهد خود را وفا نمود و این صفحه های پر از تحقیقات و پر محتوی را تنظیم کرد». (3)

ص: 55


1- روضاتی ، آثار التقوی ، مقدمه کتاب مکیال المکارم، ج1ص 19.
2- همان ، ص 21.
3- همان ،ص22.

مؤلف در مقدمه کتاب اشاره می کند که شدت شوق او به دیدار امام زمانش- عجّل الله تعالی فرجه- او را به آن جا رساند که در خواب به زیارت و دیدن آن حضرت شرفیاب شد و به امر و دستور آن جناب اقدام به تألیف این کتاب کرد و حتی اسم کتاب را هم خود حضرت نهاد.

سرانجام این عالم بزرگوار در 25 ماه مبارک رمضان سال 1348 ق در گذشت و در قبرستان تخت فولاد قسمت لسان الارض به خاک سپرده شد. برای تجلیل از مقام وی بقعه ای بر مزارش توسط دوستداران و ارادتمندانش بنا گردید.

میرزا عبدالحسین حکیم الهی شهرضایی

فاضل ارجمند، عبدالحسین، فرزند غلامرضا حکیم الهی شهرضایی، در شهرضا متولد شد. از ادیبان و فضلای شهر اصفهان که تحصیلات خود رادر اصفهان گذرانید. سپس به عنوان معلم به تدریس در مدارس اصفهان، از جمله مدرسه گلبهار پرداخت.

از فعالیتهای وی وکالت در دادگستری بوده که تا آخر عمر در این مقام ایفای نقش کرده است. مرحوم حکیم الهی دردوران تدریس،کتابی در تاریخ اسلام مختصر و جامع تالیف نموده که به سال 1355ق به طبع رسیده است(1).

مرحوم میرزاعبدالحسین، مردی الهی و عارف بود ودر ادبیات فارسی و عربی دستی قوی داشت و شعر نیز نیکو می سرود(2).

از جمله دیگر آثار ایشان حواشی مفیدی است که بر قرآن کریم نگاشته است(3).

ص: 56


1- مهدوی ،دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 363
2- مجله وحید، سال دوم، ش 5، ص 74
3- مهدوی، همان

مرحوم حکیم قمشه ای درتاریخ 23 شوال 1352ق(1)دارفانی را وداع گفت و پیکرش رادر تخت فولاد تکیه فولاد علامه میرزا ابوالمعالی کلباسی دفن گردید.

میراز حیدرعلی، ندیم الملک اصفهانی

حیدرعلی فرزند میرزا محمدمهدی فرزند ملاهاشم مبارکه ای لنجانی، در هیجدهم رمضان المبارک 1284 ق متولد شد. جدش ملاهاشم در اواخر سلطنت محمد شاه قاجار، مصدر حل و عقد امور دولتی اصفهان بوده است. فرزندش میرزا محمد مهدی در سال 1322 ق وفات نمود و فرزند ایشان، میرزا حیدرعلی از اهل علم و ادب اصفهان بوده است. او مردی بسیار فاضل،ادیب،سخن دان، بلند طبع و کریم النفس بوده و خط تحریری راخوب می نوشته است. وی همچنین زبان فرانسه را هم خوب می دانسته است.

«برای عزلت نفس و بی اعتنائی او به مال دنیا، همین بس که چند سال بانهایت تقرب ومنزلتی که در دستگاه قاجاریه داشت، هیچ منصب و مالی را توقع نکرد، سهل است که همه اموال و املاک موروثی خود را که در اصفهان داشت، به ثمن بخس فروخت و خرج آبرومندی خود کرد که مبادا رایحۀ فقر و احتیاج از وی شنیده شود. بعد از آنکه دیگر چیزی در بساط وی نماند، به اصفهان برگشت...»(2)

از اساتید ایشان مرحوم میرزا محمد حسین همدانی( م 1324ق ،مدفون در قم) است که سالها در خدمت ایشان کسب علم نموده و به زیور کمالات آراسته گردید(3).

ص: 57


1- تاریخ فوت از روی سنگ مزار ایشان برداشت شده است و مرحوم مهدوی فوت ایشان را حدود سال 1355قمری دانسته، مینویسد: مدفون در تکیه سید العراقین است.
2- همایی، مقدمه در دیوان طرب،ص138
3- معلم حبیب آبادی، مکارم الاثار، ج7، ص 2579.

وی سفرهایی به تهران نمود و در دستگاه حکومت قاجاری محترم بود ؛به طوری که از طرف احمد شاه قاجار لقب ندیم الملک گرفته است.

از آثار و تالیفات ایشان می توان کتب و رسائل زیر را بیان نمود:

1- ترجمه مروج الذهب مسعودی؛ 2- کتاب مختصری در تاریخ اصفهان؛ 3-جنگی درمطالب متفرقه؛4- شرحی فارسی برحاشیه معروف ملاعبدا... بر تهذیب منطق؛ 5- شرح لامیه العجم للطغرایی؛ 6- ترجمه مقامه نخستین مقامات حریری؛ 7- ترجمه وتفسیر لغات مشکل قرآن کریم به عربی و اندکی به فارسی در 58 صفحه،به تاریخ 1343ق(1)

سرانجام وی در شب پنجشنبه، 28، جمادی الثانی 1357ق فوت ودر تخت فولاد دفن گردید.

حاج شیخ عباسعلی معین الواعظین

عالم فاضل و ادیب، شاعر، متخلص به «ذاکر» حاج شیخ عباسعلی معین الواعظین فرزند ملاعلی محمد گورتانی اصفهانی است. وی در اصفهان تحصیل نمود و برای تکمیل آن به نجف اشرف عزیمت کرد. پس از مراجعت در اصفهان جهت وعظ و خطابه مردم بر منبر رفته، با نقل احادیث صحیح، مردم را ارشاد و هدایت نمود. وی مورد اعتماد عموم طبقات مردم بود. کتب چندی تألیف نموده است که عبارتند از : 1- تسلیه الفقراء؛ 2- دیوان اشعار؛ 3- علائم الظهور در دو جلد چاپ شده است)؛4- هدایه الوالدین و آثار دیگر.(2)

در زمینه علوم قرآنی با استناد به متن سنگ قبر ایشان که بعضی از آثارش بر روی سنگ قبر حک

ص: 58


1- حسینی اشکوری،فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت ا... العظمی نجفی مرعشی، ج7، ص 78
2- مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 403؛ تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص200

شده است کتابی به نام « مصائب المعصومین در شرح سوره یس» ذکر شده است.

این عالم واعظ در سال 1360 ق درگذشت و در تکیه سید العراقین به خاک سپرده شد(1).

میر سید علی نجف آبادی

علامه محقق و فقیه متکلم زاهد، آیت الله میر سید علی نجف آبادی ، معروف به مجتهد نجف آبادی، فرزند سید حسن بن سید محمد حسین بن عزیز بن عظیم بن نصیر بن حکیم میرزا محمد مؤمن بن محمد زمانی حسینی تنکابنی، به سال 1287 ق در نجف آباد دیده به جهان گشود(2).

از همان کودکی آثار نبوغ در چهره اش ظاهر بود. در بیست سالگی در نجف آباد نزد پدرش، سید حسن به تحصیل علوم دینی پرداخت. سپس به حوزه اصفهان که در آن عصر پررونق بود ، وارد شد و سطوح عالیه را نزد اساتید فرا گرفت. پس از چندی به جهت تکمیل معلومات و تهذیب نفس و استفاده از بزرگان علما و مدرسان نجف و کربلا به عتبات عالیات هجرت نمود و از محضر اساتید زیر کسب

فیض نمود: حاج شیخ زین العابدین مازندرانی، صاحب «ذخیره العباد» علامه ملا علی نهاوندی، صاحب« تشریح الاصول»، آقا سید محمد فشارکی، میرزا محمد تقی حائری شیرازی، آخوندملا محمد کاظم هروی خراسانی، آقا سید محمد کاظمی یزدی، شیخ هادی تهرانی(3).

ایشان پس از درگذشت ، استادش آخوند خراسانی در سال 1329 ق به اصفهان برگشت و در مدرسه جده بزرگ و صدر اصفهان حوزه تدریس تشکیل داد و علوم مختلفی، چون فقه،اصول، کلام، حکمت و تفسیر را تدریس نمود.

ص: 59


1- نصر الهی، تخت فولاد سرزمین جاویدان.
2- مهدوی، رجال اصفهان، ص 38 - 39
3- مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 433

همچنین از دیگر اساتید مرحوم مجتهد نجف آبادی، حکیم مشائی معروف، میرزا ابوالحسن جلوه است که در تهران نزد ایشان حکمت را فرا گرفت(1).

مرحوم میر سید علی چندی در دوره جنگ بین الملل اول در حوالی چهار محال متواری بود و مدتی نیز در دورۀ تسلط روسها بر اصفهان محبوس گردید، در سال 1346 ق به همراه حاج آقا نورا.. نجفی و سایر علمای اصفهان، به عنوان مخالفت با نظام حاکم رضا خانی به قم مهاجرت نمود(2).

از آثار ایشان حاشیه ای بر حاشیۀ آقا ضیاء الدین عراقی بر« کفایه الاصول» خراسانی است(3).

آیت الله میر سید علی نجف آبادی از اجلّه علماء و مدرسین بزرگ اصفهان بود. وی یادگاری از آن همه علماء و فقهای بزرگی بود که روزگاری مجمع علمی اصفهان را اداره می کردند. وکمتر فقیه و دانشمندی به جامعیت او در این اواخر بود. پیوسته مطالعه می کرد و تحصیل علم و معرفت را بر هر چیز و حتی عبادت ترجیح می داد. در ایام مبارک رمضان در مدرسۀ صدر اقامه جماعت می نمود و در بین الصلاتین به جای تعقیب و دعا هم به مطالعه مشغول می شد و حتی این فرصت مختصر را نیز از مطالعه کتب علمی غافل نبود. بیان و تقریرش عالی و مسائل فقهی و اصولی را به خوبی تجزیه و تحلیل می نمود. در نهایت استغناء و بزرگ طبعی زندگی می نمود.

سالها برای هدایت و ارشاد مردم اصفهان به منبر می رفت و بیشتر منبر را به ولایت ائمه اطهار علیهم صلوات الله برگزار می نمود.با اینکه مجتهدی بزرگ و فقیهی عالیقدر بود از منبر

ص: 60


1- معلم حبیب آبادی، رساله خطی خاندان کلباسی، ص 82
2- یزدانی نجف آبادی، دیباچه دیار نون، ص 133
3- معلم حبیب ابادی، رساله خطی خاندان کلباسی، ص 82

رفتن و نشست وبرخاست با تودۀ مردم ابا نداشت(1). شاگردان بسیاری در حوزه علمی مرحوم مجتهد نجف آبادی شرکت می نمودند. علامه فانی از تلامذه وی می گوید: « من آنچه که علم آموخته ام، از برکات انفاس مرحوم نجف آبادی می باشد». که نشان دهندۀ حد شاگرد پروری وی است. در ذیل به نام برخی از شاگردان ایشان اشاره می شود : 1- حاج سید علی فانی؛ 2- شیخ حیدرعلی صلواتی؛ 3- سید مرتضی موحّد ابطحی؛ 4- محمد حسین فاضل کوهانی؛ 5- شیخ علی مشکوه؛ 6- شیخ حیدرعلی صلواتی؛ 7- شیح محمدجواد اصولی؛ 8- سید ابوالحسن شمس آبادی؛ 9- حاج آقا حسین خادمی؛ 10- سید محمد حسین اردکانی؛(2)

از ویژگی های معظم له درس تفسیر ایشان در ماه های مبارک رمضان در مدرسه صدر بوده که شاگردان ایشان از جمله آیت الله سید مرتضی ابطحی به آن اشاره کرده است.(3) همچنین مرحوم علامه سید علی فانی می نویسد که مدت سیزده سال فقه، اصول،فلسفه، کلام و تفسیر را از محضر معظم له استفاده نمودم(4).

سرانجام وی در صبح روز جمعه 13 ماه صفر سال 1362 ق / 30 بهمن سال 1321 ش در همان مدرسه صدر وفات نمود و پیکرش را در تخت فولاد و داخل بقعه تویسرکانی دفن نمودند.

محمد حسین مولوی

حاج شیخ محمد حسین مولوی، عالم وارسته و از مشتاقان و خادمان کتاب و دانش فرزند ملا محمد بن ملا علی خوانساری است. وی در اصفهان به تحصیل

ص: 61


1- کتابی، رجال اصفهان، ج1، ص 216
2- خزائلی، سیمای دانشوران، صص 30- 31
3- مهدوی، تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج2 ، ص 331
4- همان،ص32

پرداخت و نزد حاج میرزا یحیی مستوفی بیدآبادی درس خوانده و داماد او گردید.

همچنین شاگرد مرحوم آخوند گزی و مرحوم شیخ مرتضی ریزی و جمعی دیگر از بزرگان علماء و مجتهدین بوده و از راه کتاب فروشی و چاپ و نشر کتب دینی مانند پدر خود خدمتی به شرع و دین نموده است .

آثار او که در زمینه علوم قرآنی است عبارتند از:

الف) تفسیر مولوی در حاشیه قرآن که به چاپ رسیده و خلاصه چندین تفسیر است؛

ب) کشف الآیات که در آخر جنات الخلود به چاپ رسیده است.

حاج شیخ محمد حسین در شعبان 1366ق در گذشت و در جنب پدر نزدیک مقبره علامه خواجویی مدفون گردید(1) .

شیخ اسدالله ایزد گشسب

شیخ اسدالله ایزد گشسب، فرزند محمود بن عبدالله، از محققان دوره معاصر است.در سال 1303 ق در گلپایگان دیده به جهان گشود. مقدمات علوم دینی را در زادگاه خود آموخت. در سال 1320ق راهی اصفهان شد و در محضر جهانگیر خان قشقایی، آخوند کاشی ، شیخ محمد تقی آقا نجفی و دیگران کسب فیض نمود .سپس به نجف اشرف رفته، در درس بزرگان آن دیار به خصوص شیخ محمد باقر اصطهباناتی ، آخوند خراسانی ، سید محمد کاظم یزدی و دیگران حاضر شد تا به مدارج عالی علمی دست یافت. آنگاه به ایران باز گشت ، به خراسان سفرکرد و به وادی تصرف قدم نهاد و به لقب (درویش ناصر علی) ملقب گردید. وی شعر را نیکو می سرود و «شمس» تخلص می کردند . وی از بزرگان اهل ذوق و

ص: 62


1- مهدوی : سیری در تخت فولاد ، ص 198.

ادبای عصر خود محسوب می شد بسیاری از بزرگان کسب علم از او را غنیمت می شمردند و به مریدی او افتخار می کردند. وی در سال 1305 ق. مجله ای به نام (عنقا) را تأسیس کرد. او شغل دبیری را برگزیده بود و در دبیرستان ها و مدارس تدریس می کرد. مدتی هم رئیس دبیرستان حکمت بود. برخی از آثار و تألیفات او عبارتند از:

اسرار العشق (تفسیر منظوم سوره یوسف) ؛

1- بدایع الآثار؛

2- بساط العشق و المحبه ؛

3- تعلیقات بر کتاب کفایه الاصول به عربی؛

4- شمس التواریخ ؛

5- نامه سخنوران ؛

6- نور الابصار ؛

7- لوامع الانوار و سایر کتب دیگر.

اسرار العشق تفسیر سورة یوسف (ع) به نظم، با مقدمه ای به نثر و تفسیرآیات مصاحبه حضرت خضر و موسی-(علیهماالسلام) -به نظم در سال 1343 ق. برای نخستین بار در اصفهان چاپ گردید. سپس مؤلف در سال 1365 ق برخی مثنویات و منتخبی از غزلیات خود و رساله ای به نام روح العرفان به آن اضافه نموده که در سال های 1338 و 1349 و 1360 ش به وسیله عبد الباقی ایزد گشسب تجدید چاپ گردید(1).

سبک نگارش تفسیرنیز به این صورت است که ابتدا آیه را آورده سپس کوشیده است تابه نظم به توضیح وتفسیر آن آیه بپردازد.پس از آن برداشت عرفانی مفسر ازآیات آمده است .برای نمونه ، یکی از مطالب کتاب ذکر می گردد:

«قالوا یا أبانا مالک لا قامنّا... الی قوله انّا له لحافظون».

ص: 63


1- ایزد گشسب ، اسدالله : مقدمه شمس التواریخ .ص 7 و8 .

ما مر او را ناصحیم و خیر خواه

کن ز گاهش رو بصحرا گاه گاه

کن ز خانه سوی صحرایش روان

تا کند بازی و تفریح روان

ما نگهبانیم او را ای پدر

از چه از خانه نمی آید به در(1)

در مقدمه کتاب شمس التواریخ نوشته شده : «مزایای این کتاب نسبت به سایر کتبی که تا کنون در مورد حضرت یوسف (علیه السلام) نوشته شده، چند چیز است: اول آنکه اشعاری که به بحر مثنوی از طبع آتشین او سر زده، به قدری از روی حال درونی وکیفیت باطنی است که نظیر آن در هیچ کتابی یافت نمی شود؛ به طوری که شیخ در این کتاب اشاره فرموده، تنظیم کتاب در حالی بوده که جهت تکمیل نفس به ریاضت اشتغال داشته و مخصوصاًخبر «من اخلص لله اربعین صباحاَ جرت ینابیعُ الحکمة من قلبه علی لسانه» را ذکر و اشاره به ریاضت خود فرموده و این اشعار را در خاتمه آن اشعار داشته :

در حدیث آمد که چل روز تمام

گر کسی بهر خدا باشد مدام

چشمه های حکمت از دل بر زبان

می شود جاری مر او را بیگمان

شکر لله در میان اربعین

می رسد بر دل از آن ماء معین

دومین مزیت این کتاب، آن است که موضوع عشق را در ضمن قصه یوسف و زلیخا به قدری روشن و در عین حال گرم و عاشقانه تشریح فرموده که روح خواننده را تکان می دهد و فعل و انفعالی در حال او پدید می آورد . به علاوه در ابتدای هر قسمت آیات مربوطه از سوره یوسف ذکر و تفسیر شده است.

ص: 64


1- ایزد گشسب، اسرار العشق ، ص 35.

مزیت دیگر این کتاب آن است که در خلال توضیح وقایع،اشارات و استعارات و کنایات زیادی را از آیات قرآنی استخراج و با بیان معانی عرفانی مقامات ایمانی و منازل سیر و سلوک طریق رحمانی را طوری مختصر و مفید در آن تشریح نموده که می توان گفت کمتر کسی به این خوبی آن را بیان کرده است. مخصوصاً در قسمت های اول این کتاب، رمزی از عشق بیان کرده که در کمتر کتابی سابقه دارد.

در قسمت ملاقات حضرت خضر و موسی(صلی الله علیهما) مختصری در موضوع یافتن موسی- (علیه السلام) -حضرت خضر را و عملیات خضر و مسافرت هر دو را تشریح می فرماید. در این قسمت چیزی که نظر ارباب ذوق و عرفان را جلب می کند، یک قسمت دیباچه نثری است که در آن تمام نکات و دقایق عرفانی این ملاقات را بیان می نماید و دیگر آنکه تمام مطالب و مقاصد در این قسمت منطبق بر حالات درونی انسانی قرار دارد.(1)

سرانجام این حکیم ربانی در 5 جمادی الاول 1366 ق. وفات یافت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.

شیخ محمد باقر فقیه ایمانی

عالم فاضل و فقیه محقق، آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی، فرزند مرحوم حاج شیخ حسینعلی طهرانی در خانواده ای مذهبی از پدری روحانی و مادری علویه چشم به جهان گشود. وی در رشته مختلف مانند فقه، اصول، تفسیر، حدیث شناسی و غیره به مدارج عالیه نائل گشت و در ضمن تحصیلات خود به تزکیه نفس و کسب کمالات معنوی پرداخت.

ص: 65


1- همان، ص 10 و11.

وی در خدمت مرحوم حاج آقا منیرالدین بروجردی (پدرزن خویش) و جمعی دیگر از علماء تحصیل نموده است. و همچنین ازعلمای بزرگ اصفهان، چون سید محمود کلیشادی ، آخوند کاشی، آخوند گزی، شیخ عبدالحسین محلاتی ، آیت الله بروجردی (درایام اقامت وی در اصفهان) استفاده نمود.

آنچه بیش از هر چیز قابل ذکر است، توجه و علاقه خاصی بود که به اهل بیت عصمت(علیهم السلام) در رفتارو گفتار ایشان آشکار بود و در تمام عمرش در انتظار فراق حضرت ولی عصر(عج) دلی سوخته و اشکی ریزان داشت و منابر مجالس و هر فرصتی درطول سال مردم رابه ساحت قدس آن حضرت توجه و تنّبه می داد و با آن حال معنوی خاصی که در ایشان بود، تأثیر خاصی در حال اشخاص می گذاشت. مثلاً درروزهای جمعه با حال گریه وشور و اشتیاق چند مرتبه دعای ندبه را درطول روزقرائت می کرد.

عنایت و اهتمام زایدالوصفی به ذکر فضائل و مناقب حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان - «عجّل الله تعالی فرجه شریف» داشت آن چنان که تمام منبرهای او در ایام مختلف سال در مسجد محل اقامه نماز جماعتش یا مکان های دیگر و نیز مجلسی که در تمام روزهای سال قبل از ظهر در منزل شخصی خود منعقدمی نمود و به وعظ و ارشاد می پرداخت، منحصربه ذکر امام زمان - عجّل الله تعالی فرجه الشریف - بود و آغاز و انجامش در شرح زندگی و دیگر شئون حیاتی و امامتی آن حضرت بزرگواربرگزار می گردید.(1)

از آثار به یادگار مانده ایشان حدود هفتاد اثر تألیفی است که در رشته های مختلف به رشته تحریر درآورده است و حدود 30 جلد آن به احوال و شئون حضرت

ص: 66


1- مقدمه کتاب فوز اکبر، ص 7.

ولی عصر « عجّل الله تعالی فرجه الشریف» اختصاص دارد.

اهم کتاب های ایشان عبارت است از :

1) فوز اکبر در توسلات به امام قائم منتظر(عج)؛

2) لواء الانتصار ؛

3) تحفة القائمیه؛

4) تحفه السنیّه فی نصرة القائم فی البلّیه؛

5) خصایص المهدیه و آثار ارزشمند دیگر.(1)

وی از جمله کسانی است که در زمان غیبت آن امام بزرگوار، به حضور پرفیض ولی الله اعظم- (علیه السلام) رسیده وبدین افتخار نایل گردیده است.(2)

از ایشان سه اثر درزمینه علوم قرآنی به یادگار مانده است :

الف ) رساله در تجوید قرآن؛

ب ) رساله در تفسیر آیه تطهیر؛

ج) رساله در تفسیر آیه ان الله یحب التوّابین؛

فوت این عالم جلیل در شب جمعه 20 ذی قعده سال 1371 ق در سن هشتاد سال اتفاق افتاد.

قبر شریفش در اطاق شرقی تکیه کازرونی است.

درتاریخ فوتش مرحوم نیّر سرود:

لهفی لفقدان ذی علم و ناشره

فقیه مذهب اسلام و ناصره

محمد باقر راوی الاحادیث

تألیف سبعین جلداً من مفاخره

زد واحداً ایّها النیّر تؤرّخه

توقّف العالم من فقد لباقره.(3)

سید محمد علی عریضی

عالم فاضل، ادیب زاهد، مدّرس و مؤلف در علوم

ص: 67


1- برای اطلاع از سایر آثار ایشان ر ک : مهدوی ،دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 336 و 337.
2- فقیه ایمانی، سوزهجران، ص 6.
3- مهدوی : دانشمندان وبزرگان اصفهان ، ج 1، ص 337.

قرآنی سید محمد علی عریضی، فرزند حاج سید محمد باقر بن محمدبن رحیم حسینی است. فقه و اصول و ادبیات عرب را فرا گرفته و نزد حاج سید علی زنجیره فروش تحصیل نموده بو د و از اساتید فن تجوید و قرائت در اصفهان به شمار می رفت.پس ازفوت استادش در مسجد تل عاشقان به آموزش قرائت و تجوید می پرداخت. ازجمله اشخاصی که از محضر وی مستفیذ شدند، مرحوم سید مصلح الدین مهدوی بود. وی صاحب تألیفاتی درعلوم قرآنی می باشد که عبارتند است از :

1- حواشی بر قرآن مجید در تفسیرو لغت و تجوید؛

2- حواشی شاطبیه درتجوید؛

3- کتابی در تجوید و غیره

این عالم فاضل در 26 ربیع الثانی 1373 ق وفات یافت و در تکیه ملک تخت فولاد دفن گردید. ماده تاریخ وفاتش را مرحوم سید علی بدیع زاده گوید:

دو مصرع هلالی و شمسی رقم زد

پی رحلتش کلک هورسخندان

زسیّد محمد علی عریضی

نبی مانده تنها علی جسته مهمان.(1)

1373- 1332

حاج سید صدرالدین کوپایی

عالم ربانی و حکیم ربانی، حاج آقا سید صدرالدین کوپائی، فرزند سید حسن فرزند سید جعفر حسینی درشب اربعین سال 1310 ق در اصفهان متولد شد. پدرش ازفضلا و اطرافیان مرحوم آقا نجفی بود و آقا نجفی نظرخاص به وی داشت و اصلاح بعضی از امور را به وی واگذار کرده بود.(2)

ص: 68


1- مهدوی : دانشمندان و بزرگان اصفهان ، ص 446.
2- جواهری ، علوم و عقاید ، ص 26

حاح قاصدرکوپایی در سن هفده سالگی برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف عزیمت نمود و مدت سیزده سال در آنجا به تحصیل علوم پرداخت. اساتید ایشان عبارتند از : شیخ عبدالصمد سبزواری ، شیخ احمد شانه ساز شیرازی، شیخ ابراهیم اردبیلی، سید محمد فیروز آبادی، سید محمد کاظم یزدی ، آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی.(1)

مرحوم حاج آقا صدر در حدود سن سی سالگی به اصفهان بازگشت و از ابتدای ورود به این شهر حوزه درس تشکیل داد وشروع به تدریس کفایه، و فرائد ، اسفار ، منظومه ، منطق و حکمت نمود و چون خوش بیان بود و مطالب علمی را خوب به شاگردان می فهماند طلاب زیادی شاگرد او می شدند؛ به طوری که در مدت چهل سال تدریس متجاوز از پانصد نفر طلبه در محضر آن استاد بزرگ حضوریافته واز علوم وکمالات و فضائل اخلاقی وی استفاده برده اند. از جمله شاگردان ایشان، میرزا عبدالحسین صدرالمحدثین اصفهانی، ابوالقاسم پاینده ،شیخ حیدر علی محقق، شیخ احمد فیاص ، سید عطاءالله درب امامی ، شیخ اسماعیل کلباسی، شیخ مصطفی ارسطوئی نجف آبادی ، ابراهیم جواهری ، آقا سید مصطفی بهشتی ، آیت الله امینی سید محمد فانی، شیخ حیدرعلی صلواتی ، شیخ احمد روحانی (شیخ الاسلام) شیخ محمد باقر صدیقین می باشند.

از جمله دروس ایشان درس تفسیربود که شبهای پنجشنبه و جمعه درحجره خود در مدرسه صدر به افادۀ آن می پرداخت.تفسیر سوره نور: بقره و واقعه ملاصدرا را فقط او در اصفهان درس می گفت. مرحوم حاج آقا صدر در زمانی که در نجف اشرف اسفار را نزد مرحوم شیخ عبدالصمد سبزواری می خواند. کتابی به اسم شروق الحکمه فی شرح الاسفار ورا به عربی نوشته

ص: 69


1- مهدوی ،همان ، ص 389

که در آن مباحث امورعامه و جواهر و اعراض و الهیات به معنی الاخص را مفصلاً شرح داده و عبارات مشکل منظومه و اسفار را توضیح داده است که شامل چهل و پنج جزو است. همچنین از دیگر آثار ایشان شرح کفایه می باشد.(1)

وی مردی وارسته و جامع جمیع ملکات و فضائل انسانی بود و الحق ملکی بود به صورت بشر. درعین فقر و تهیدستی نسبت به متمولین و اغنیا بی اعتنا و فقط متوجه حضرت باری تعالی بود.(2)

انسانی راستگو، درستکار، رقیق القلب ،دلسوز، غیور در امور مذهبی و شیرین بیان بود و بسیار مزاح می کرد و می خندید و با اینکه عمری رابه سختی گذرانید ،هرگز قدمی برخلاف حق و دیانت برنداشت و از جاده راستی و درستی و دینداری منحرف نشد.(3)

از حوزه های تفسیر وی، علاوه بر مدرسه صدر که ویژۀ طلاب بود ، همچنین در منزل حاج محمد فیض و منزل آقا محمد محزون فرزند شاعر ادیب، میرزا عبدالمحمود محزون، تفسیر سوره و النازعات می گفته است. وی به قرآن و تفسیر علاقه بسیار داشت و شبانه روز کتب تفاسیر شیعه و سنی را مطالعه می کرد. دوره تفسیر شیخ طنطاوی و تفسیر شیخ محمد عبده و تفسیر روح البیان شیخ اسماعیل حقی را در حجره مدرسه موجود داشت و در آنها سیر می کرد. و در ماه های مبارک رمضان صبح و عصر قرائت قرآن می کرد و عصرها درس تفسیری برای طلاب می گفت.(4)

حاج آقا صدر درشب شنبه پنجم جمادی الاول

ص: 70


1- نصر الهی، تخت فولاد سرزمین جاویدان.
2- مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان ، ص 389
3- جواهری، علوم و عقاید، ص 33
4- همان ، ص 33 و 34

سال 1372 ق وفات یافت و در تخت فولاد بقعه تکیه درکوشکی (بروجردی) مدفون گردید ، قابل توجه آنکه روز قبل از فوت در مجلس ختم علامه فقیه، مرحوم آقا سید محمد کوه کمری در مدرسه صدر درحضور جمعی فرمود:فردا نوبت من است و به همان کیفیت فردا وفات یافت در همان محل مجلس ختم جهت او گرفتند.(1)

حاج سید محمد باقر تویسرکانی

عالم فاضل بارع ، حاج سید محمد باقر تویسرکانی، فرزند عالم ربانی آقا میرزا عبدالغفار حسینی، از علمای معروف و امام جماعت مسجد واقع در محله نیم آورد اصفهان، معروف به مسجد حاج محمد جعفر آباده ای در غره جمادی الاولی سال 1293 ق در اصفهان متولد گردید.(2)

وی تحصیلات خود را در حوزه علمیه اصفهان، از محضر اساتیدی بزرگ در رشته های مختلف فراگرفت. ایشان درعلوم ادبی درخدمت آقا سید محمد شوشتری و مولی عبدالرزاق دشتی و آقا میرزا محمد حسین همدانی بودو فقه واصول را ازاساتید فرزانه حاج میرزا بدیع درب امامی ، آقا میرزا محمد حسن نجفی ، آقا میرزا محمد هاشم چهارسوقی ، آقا میرزا محمد حسین همدانی و همچنین مرحوم پدرش فراگرفت، ازمحضرحکیم جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملامحمد کاشی نیز فلسفه و عرفان را آموخت.

بعد از آن مدت دوسال در نجف اشرف اقامت گزید و از جلسه درس دو مرجع عالیقدر: آقا سید محمد کاظم یزدی و آقا آخوند ملامحمد کاظم خراسانی فیض بردو به علت کسالت مجبور به بازگشت به اصفهان گردید. در اصفهان از محضر عالم برجسته،

ص: 71


1- مهدوی : دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 389
2- همان، ص 181

آقا سید محمد باقر درچه ای و فقیه بزرگوار، آخوند ملامحمد حسین فشارکی بهره مند گردید و به سال 1346 ق به دریافت اجازه اجتهاد و روایت از ایشان نائل شد.(1)

مرحوم مهدوی درمورد ایشان می نویسد:«حاج میرزا محمد باقر تویسرکانی، عالم فاضل و مجتهد زاهد، ازعلماء اخیار و فضلای ابرار و فقیهی جامع و منزوی بود.(2)

آن مرحوم عالمی متواضع و پارسا و متخلق به اخلاق اسلامی و انسانی بود و دارای سیرتی همانند سیرت اجداد بزرگوارش بود ازصحبت و معاشرت با عوام حتی المقدور کناره می گرفت؛ گرچه درمواقع نیاز آنان به امور شرعی و مسائل مذهبی و حل مشکلات به آنها نزدیک بود. اهل علم وفضل بسیار مورد احترام او بودند و هرگاه طلبه ای وارد مجلسی می شد، در احترام به او به پا می ایستاد و هرگاه چند نفر با هم بودند درسلام به آنها سبقت می گرفت در تجلیل از آنها می فرمود : «سلام علیکم یا هیا کل التوحید».(3)

سرانجام ایشان درشب دوم ربیع الاول 1374 ق به لقاء حق پیوست و در تخت فولاد جنب مرحوم پدرش درتکیه تویسرکانی مدفون گردید.

از آثار و تألیفات ایشان :

حواشی تعلیقات و تبلیغات بر تفسیر روح البیان، تفسیر عرفانی از شیخ اسماعیل حقی که به سال 1306 ق چاپ شده در چهار مجلد که این چهار مجلد مشحون از حواشی مرحوم تویسرکانی است.

تعلیقات و حواشی برشرایع الاسلام؛

تعلیقات و حواشی برشرح لمعه؛

ص: 72


1- تویسرکانی ، دست نوشته ها
2- مهدوی ، دانشمندان وبزرگان اصفهان ، ج1، ص 181.
3- تویسرکانی ، دست نوشته ها

تحفة الاخوان فی اعجاز القرآن؛

مشکوه الضیاء فی احوال فاطمه الزهراء

رساله در احوال صاحب الزمان (عج)؛

مأثر الباقریه (شامل مطالب مختلف از فوائد رجالیه و تاریخ و فقه الحدیث و بعض آراء الاصوفیه).(1)

سید محمد رضوی خوانساری

سید محمد رضوی، عالم، فاضل و فقیه و ادیب ، فرزند علامه فقیه، آقا سید زین العابدین رضوی خوانساری است. پدرش آقا سید زین العابدین، ازعلماء ازکیا و از جمله کسانی که علی المشهور به فیض زیارت حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان (عج) نائل گردیده است.(2)وی از شاگردان آقا میرزا محمد باقر مسجد شاهی بوده است : از تألیفات ایشان ترجمه الانوار النعمانیه تألیف سید نعمت ا... جزائری و حسام الشیعه می باشد.(3)

فرزند وی ، سید محمد رضوی به سال 1292 ق در خوانسار به دنیا آمد و در همان دوران کودکی به سال 1307 ق پدرش از دنیا رفت. وی در ده سالگی برای تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و چند سال بعد برای ادامه تحصیل راهی نجف اشرف گردید و از علمای آن دیار، ازجمله :آخوند سید محمد کاظم یزدی، سید محسن تبریزی، میرزا محمد علی چهاردهی، میرزا حسین خلیلی، سید محمد آل بحرالعلوم، سید ابی تراب خوانساری، مولی شیخ الشریعه اصفهانی و شیخ ابراهیم اردبیلی کسب فیض نموده .(4)

وی پس از خاتمه تحصیلات و رسیدن به درجه اجتهاد به قصد ایران حرکت کرده و به اصفهان می نماید

ص: 73


1- همان
2- مهدوی سیری در تاریخ تخت فولاد . ص 139
3- ابن الرضا، سید مهدی : ضیاء الابصار ، جلد دوم ، نشر مژسسه انصاریان قم، 1382ش، 219 و 220
4- بخشی، شعرای خواسنار،ص 156

و در اصفهان امامت جماعت مسجد علی اکبر درمحله سینه پایینی، ازتوابع محله مسجد حکیم را به عهده می گیرد. همچنین ایشان مورد وثوق و احترام عموم طبقات بالاخص علماء و اهل علم و مقدسین بوده است.(1)

از مرحوم رضوی خوانساری آثار و تألیفات زیادی بر جای مانده که درزیر به تعدادی از آنها اشاره می شود:

1- در اللئالی فی زاد الایام و اللیالی ، (مطبوع)؛

2- سدره المنتهی، مطبوع؛

3- مبشرات الفؤاده فی علائم الظهور ، (مطبوع)؛

4- برهان المتقین، مطبوع؛

5- سبیل اعظم ، در صلوات و فضائل آن، (مطبوع)؛

6- رساله عملیه، (مطبوع)؛

7- گوهر اعظم، شرح براسم اعظم؛

8- رساله در عرفان وسیر الی ا...،

9- منظومه درعلائم ظهور؛

10- ضیاء الانوار فی علائم الظهور؛

11- اللؤلؤ المنثور فی شرتح زیارت عاشورا؛

12- رساله در توحید ؛

13- همچنین رساله علم الرحمن فی اسرار القرآن.(2)

وی در نظم و نثر و ادبیات هم دستی قوی داشته، « فنائی»تخلص می کرد و دیوان و مثنوی و منظومات در علوم نوشته است.(3)

سرانجام آن عالم فرزانه در 8 ذی حجه 1374 ق

ص: 74


1- مهدوی سیری در تاریخ تخت فولاد اصفهان ، ص 139
2- رضوی خوانساری ، سدره المنتهی ، ج2 ، چاپ سنگی، مقدمه
3- بخشی، شعرای خوانسار، ص 157

فوت(1)و پیکرش را در تخت فولاد ،تکیه سادات رضوی و جنب پدربزرگوارش دفن نمودند. امروز اثر قبرازمزار موجود نیست.

میرزا حسن خان جابری انصاری

عالم فاضل و محقق ادیب، مرحوم حاج میرزا حسن خان جابری، انصاری ملقب به صدر الادباء،از معاریف

رجال ا صفهان، فرزندعالم فاضل، مرحوم حاج میرزا علی انصاری، به سال 1287 ق به دنیا آمد. پدرش با خانواده خویش،مقارن عزل مسعود میرزای ظل السلطان از حکومت فارس و نصب وی به ولایت اصفهان به سال 1291ق به این دیار آمد.دوران تحصیل مرحوم جابری انصاری ابتدا نزد پدرش شروع شدو سیزده سال طول کشید. در این مدت کتب متداول صرف و نحو و منطق و غیره را آموخت و به آن حد رسید که در شانزده سالگی شرح ملا علی قاری را برفقه ابوحنیفه را، از عربی به فارسی برگرداند. با درگذشت پدرش به سال 1305 ق ظل السلطان به پاس خدمات وی، دستور داد تا میرزا حسن به خدمت در دیوان و به انشاء و حساب بپردازد. دوران خدمت ملالت بار میرزا حسن خان در دستگاه ظل السلطان به تقریب بیست سال بود.

در این عهد اشتغال، میرزا حسن خان البته از درس و بحث و تحقیق و تالیف نیز غافل نبود. از یک سو، تکمیل و توسعۀ معرفت و دانش خویش را به مدرس عالمانی بزرگ، چون آخوندملا محمد کاشانی و جانگیر خان قشقایی و شیخ محمد حسن نجفی و سید محمد باقر درچه ای به درس نشست و از سویی به تالیف ، ترجمه و جمع آثاری چون تاریخ اصفهان و وفیات الاعیان و جوهر الجواهر همت نمود(2).

ص: 75


1- مهدوی ، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص 350
2- جابر انصاری، تاریخ اصفهان، ص دو مقدمه. معلم حبیب آبادی مکارم الاثار،ج8، ص 2810

در انقلاب مشروطیت، حاج میرزا حسن خان که بیش از هر کس شرنگ استبداد، کام جان وی را تلخ داشته بود، به صف آزادی خواهان پیوست وتمام هنر انشا و تجربه خویش را در خدمت مشروطیت نهاد و پس از استقرار مشروطیت به روزنامه نگاری روی آورد و مجله گنجینه انصار را به چاپ رسانید(1). با به توپ بستن مجلس و اختناق ایجاد شده جابری انصاری به عتبات رفت و یک سالی در خدمت حاج سیداسماعیل صدر بود و بعد از آن به ایران بازگشت و تا کودتای 1299 ش انصاری بیش و کم در عرصۀ سیاسی و اجتماعی حضورداشت و آخرین نشانۀ حیات او در این پهنه، مجله اسرار الانصار است(2) و بعد از این تاریخ، مجال عمل نیافت و ناگزیر همه وقت خویش را به مطالعه و تحقیق گذراند. مرحوم جابری انصاری همچنین ادیب سخن شناس و شاعر فرزانه ای بود و تخلص جابری می نمود و اشعار زیادی ازخود به یادگارگذاشته است(3)

سرانجام میرزا حسن خان در شب پنج شنبه 15جمادی الاخر 1376 27 دی ماه 1335 در اصفهان درگذشت(4) و بنابروصیتش، او را در ایوان داخلی مزار بابا رکن الدین شیرازی در تخت فولاد به خاک سپردند.

تالیفات و آثار این دانشمند عالی قدر به بیش از 30کتاب و رساله (5)می رسد از جمله :

1-آفتاب درخشنده ،در این کتاب بعض اکتشافات

ص: 76


1- صدر هاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج1 ص 165 تا169
2- همان ، صص 165- 167.
3- مهدوی، تذکر: شعرای معاصر اصفهان، ص 135
4- سنگ مزار مرحوم جابر انصاری در تکیه بابا رکن الدین.
5- مظاهری ، جمشید ، حاج میرزا حسن خان جابری انصاری مؤلف تاریخ اصفهان ، مجله میراث جاویدان ، سال پنجم، شماره 3و 4، سال 1386ش ، ص 184تا 186

جدید با آیات قرآنی تطبیق گردیده است و به سال 1341 ق در اصفهان به چاپ رسیده(1)است

2-آگهی شهان ازکارجهان: این کتاب شرحی است که انصاری بر قصیده اخلاقی وتاریخی ششصد بیتی خویش مطلع «کردندخاص و عام تن خود فدای جهل/یارب مباد هیچ تنی مبتلای جهل» نگاشته و در آن یک دوره تاریخ اسلام و ایران را تا سال خلع احمد شاه قاجار (1344 ق) بیان نموده است که به سال 1349 ق به چاپ رسیده است(2).

3-بدایع و نوادر: در ذکر 534 تن از شاعران عرب و پارسی، که همراه کتاب گوهر شب چراغ به چاپ رسیده است(3)

4-تاریخ اصفهان وری و همه جهان، مشهورترین تالیف مرحوم جابری انصاری است که به شرح سرگذشت بناها و جغرافیای اصفهان و اطراف آن پرداخته است. قسمت پایین کتاب، تاریخ مختصر شهر ری و سپس گزارش اهم وقایع عالم و ترتیب سال از هجرت پیامبر (ص) تا1362ق است که به سال 1322ش به چاپ رسیده است.

1- تاریخ نصف جهان و همه جهان (چاپ شده).

2- جوهر الجواهر، درنصایح و محاسن اخلاق و معارف و بدایع امثال و نوادر گفتار،چاپ شده.(4)

3- گوهر شب چراغ، (چاپ شده)(5).

4- معجزات کلام الله، (چاپ شده).

5- نورالثقلین،(چاپ شده).

ص: 77


1- موجود در کتابخانه تخصصی تخت فولاد.
2- موجود در کتابخانه تخصصی تخت فولاد.
3- موجود در کتابخانه تخصصی تخت فولاد.
4- موجود در کتابخانه تخصصی تخت فولاد.
5- همان.

6- تفسیر حسن، (چاپ شده)(1). و آثار بی شمار دیگر.

از جمله آثار ایشان، تفسیر حسن شامل تفسیر سوره حمد و آیه نخست سوره بقره است که به سال 1364 .ق در500 صفحه به قطع خشتی و حروف سربی در اصفهان به چاپ رسیده است. مرحوم جابری انصاری در سبب تالیف این تفسیر در مقدمۀ آن آورده که «...جهد جامعه متوجه ماده و طبیعت بی علم و ادراک و از آفریننده پاک

روگردانده، به اثرش چنان آتش خشم ایزدی سوزان و فروزان آمده که طبقات دوزخ از آن گریزان شده، همه گفتار و رفتار محیط یا الحاد به تلمیح یا عناد صریح گشته و به پند و اندرز هیچ نصیح از قول و عمل فضیح خود برنگشته ... چو به همه وسایلی به وساوس خیالی خود برای ویرانی اساطین دینو بستاتین شرح مبین چنگ زده چنانچه این ایام تجری جوانانی به مقام مقدس قرآنی شده تا به زبانهای جز عربی خوانده شود و برای هر آیه به هوا و هوس خود پیرایه از معنی بسته و حال آنکه همه می دانند قرآن را به هر زبانی نقل کنند نه قرآن است نه معنی قرآن... لذا برای انصراف ذهن جوانان، پیر پرتقصیر این تفسیر را که اندک گلچینی از فرموده های بزرگان است ترتیب دادم تا ]هم[ طبعشان بدان اقبال کند و هم ازمتخیلات نادانان اعراض...»(2)

میرزا عبدالغفور شمس القراء

مرحوم میرزا عبدالغفور شمس القراء قرزند مرحوم آقا علی محمد ،از قاریان قرآن مجید و از اساتید علم قرائت و تجوید در قرن چهاردهم هجری است. وی حدود 1393 ق متولد شد و در این شهر تحصیل کرد و علم قرائت را از شیخ محمد عاصم کاشانی آموخت.

ص: 78


1- همان.
2- جابری انصاری، تفسیر حسن ، مقدمه کتاب.

وی سال ها در مسجد آقا نور جلسه قرائت قرآن بر پاداشت و شاگردان بسیاری تربیت نمود.

مرحوم میرزا عبدالغفور کتاب «وجیزه التجوید» استادش شیخ محمد عاصم را استنساخ و تصحیح نموده و پس از قریب چهل سال از فوت او به طبع رسانیده است(1).

نسخه ای از این اثر در فهرست نسخه های خطی کتابخانه آیت الله گلپایگانی قم معرفی شده که به خط میرزا عبدالغفور نگاشته شده است(2).

این عالم فرزانه در سال 1383 ق درگذشت و در تکیه سید العراقین به خاک سپرده شد(3).

آیت الله شیخ محمد باقر زند کرمانی

آقا شیخ محمد باقر زندکرمانی، عالم فاضل جلیل، فقیه واعظ ،فرزند مرحوم حاج آقا رضا، به سال 1313ق در کرمان به دنیا آمد. نسب او به خاندان زندیه (صادق خان برادر کریم خان زند) می رسد.

وی اولین گامهای تحصیلی را در مکتب خانه های قدیمی کرمان برداشت و پس از چندی به محضر درس استاد بهمنیار روی آورد،تحصیل در نزد استاد بهمنیار موقعیت بسیار مساعدی جهت شکوفایی استعدادهایش را به همراه داشت. آیت الله شیخ محمد باقر زند کرمانی شش کلاس ابتدایی را در مدرسه سعادت گذراند و سپس به مدرسه شهاب وارد شد. وی ازمرحوم آقا جواد کرمانی برادر استاد بهمنیار نیز به عنوان استادی مبرز یاد می کند و تبصره و شرایع و درس فقه را نزد ایشان فرا گرفت. همچنین استحضار و تکمیل ادبیات عربی و مقامات حریری را هم نزد مرحوم حاج سید محمد باقر زنوزی فراگرفت.

وی پس ازگذراندن این دروس، در مدرسه

ص: 79


1- مهدوی ، دانشمندان وبزرگان اصفهان، ص 401
2- فهرست کتابخانه آیت الله گلپایگانی،ج2، ص192
3- نصر اللهی، جزوه تخت فولاد، سرزمین جاویدان.

انگلیسیها ثبت نام نمود تا از این طریق علاوه بر فراگیری زبان انگلیسی، علوم و فنون جدیدی که در آنجا تدریس می شد را نیز فرا گیرد. در آنجا به علوم شیمی، فیزیک، طب ، جغرافیا نیز تا حدی آشنا شد و در این دوران با مسیحیان و پیروان ادیان دیگر در این مدرسه مباحثات مذهبی برپا می کرد(1).

آیت الله زندکرمانی پس از آن جهت تکمیل علوم حوزه ای به ا صفهان مهاجرت نمود و در آن شهر محضر بزرگانی، چون آیت الله العظمی آخوند فشارکی، آیت الله سید علی نجف آبادی و آیت الله حاج میر محمد صادق مدرس خاتون آبادی استفاده نمود. ارادت وی به مرحوم آیت الله فشارکی به حدی بود که جزء خواص ایشان قرارگرفت.

وی در سفری نیز به عتبات عالیات داشت، اما ضعف بنیه و گرمای آن منطقه باعث شد تا به دستور ایت الله سید ابوالحسن اصفهانی به قم مهاجرت نماید. با عزیمت به شهرمقدس قم، به محضر درس شیخ آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری شتافت و حدود هفت سال ازمحضر درس ایشان استفاده نمود .همچنین، در این مدت مرحوم زند کرمانی هم درس مرحوم حضرت امام خمینی(ره) بوده است.(2)

آیت الله زند کرمانی در سفر دیگری که به عتبات عالیات داشت، مدتی ازمحضر پر فیض عالم فرزانه آیت الله شیخ حسین آل کاشف الغطا به بهره گیری علمی و اخلاقی پرداخت و ازجانب ایشان تائیدی مبنی بر حصول به مراتب والای اجتهاد دریافت نمود.

مراتب علمی و ایمانی آیت الله زند، همچنین از

ص: 80


1- نیک پور ، نام آوران علم واجتهاد کرمان از قاجاریه تا پهلوی، ص 391-394.
2- زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، ص44 تا 45

جانب علمای بزرگ دیگری، چون : آیت سیدجمال الدین گلپایگانی، آیت الله قاضی، آیت الله شیخ آغا بزرگ تهرانی، آقا سید ابوالحسن شیرازی، تایید گردید و آن بزرگان اجتهاد وی راتأیید نمودند.(1)

ایشان همچنین سفرهایی به تهران و مشهد مقدس نمود و سرانجام مجالست با عالم ربانی آیت الله آخوند شیخ محمد حسین فشارکی را ترجیح داده ،در اصفهان رحل اقامت همیشگی افکند و به وعظ و ارشاد در مجالس خصوصی و اقامه جماعت در مسجد جامع و تدریس در مدرسه ذوالفقار مشغول شد.پس از چند سال در یکی از اتاق های شمالی مدرسه صدر بازار، «شرایع» یا «شرح لمعه» را تدریس می نمود.

وی نسبت به علمای؛ از جمله مرحوم حاج آقا صدر کوپایی، از حکمای درجه اول اصفهان فوق العاده ارادت داشتند و با اینکه آن جناب هیچ اسم عنوانی نداشت، نسبت به ایشان بسیار ارادت می ورزید.

وی در طب هم متبحر بود .او حداکثر احترام و بزرگداشت رابرای مرحوم حاج میرسید علی نجف آبادی قائل بود. درس را بسیار دقیق و تحقیقی می گفت. ابتدا متن درس رامی خواند و بعداً آن را معنی می نمود اگر این متن شرح و یا شارحی داشت، قول آن رانقل می نمود. وی در دانش فیزیک و شیمی در سطح بالایی بود، لذا در کنگره اتم شناسی از طرف مرحوم دکتر محمود حسابی دعوت شد و سخنرانی نمود؛ حتی درایام ملی شدن نفت ایران جلسه ای در دانشگاه تهران با شرکت شخصیتهای

سیاسی متخصص در رشته نفت که از کشورهای مختلف به ایران آمدند، تشکیل شد و از ایشان دعوت کردند و آیت الله زند در آن جلسه به زبان انگلیسی صحبت کرد و همه مبهوت وحیران شدند. شاید ازجمله عواملی

ص: 81


1- نیک پور، نام آوران علم و اجتهاد کرمان از قاجاریه تا پهلوی ص 395.

که باعث برخوردها و احیاناً وارد کردن تهمت به این مرد بزرگ بود ،حسادت به ایشان یا غبطۀ برخی از افراد بود که می دیدند آقای زند کرمانی جامعه را به خوبی می شناسد و حال مردم را بسیار خوب درک می کند.

از جمله کسانی که درحوزه علمیه اصفهان قبل از نهضت پانزده خرداد و پس از آن به حضرت امام(ره) بسیار علاقه مند بود، مرحوم آیت الله زند کرمانی بود و نظرشان در مورد حضرت امام (ره) این بود که آیت الله خمینی مردی مستعد و انسانی وارسته به تمام معناست ،وی« شما می دانید من چندان به دیدن اشخاص نمی روم اما زیارت ایشان را باتمام وجود لازم می دانم» .وی از اولین افرادی بود که درمسائلی که برای حضرت امام پیش آمد، اعلامیه داد ودر سال 1342 ش که امام خمینی را دستگیر کرده بودند بیانه ای داده واز امام دفاع کرده است.(1)

یکی از خدمات ایشان سعی وکوشش در بازگشایی درب مسجد جامع بود که در دوره پهلوی به روی نمازگزاران بسته شده بود. همچنین تاسیس مرکز خیریه و بیمارستان امام حسن عسکری در اصفهان یکی دیگر از خدمات آن عالم فرزانه است.

برخی ازآثار وتالیفات ایشان عبارت اند از: الفیوضات الامعه فی حال الکتب الاربعه؛ نبده فی کتاب قرب الاسناد، رفع النزاع عن البین فی الصلح المقصود منه الفرار عن الدین ، رساله اماره الولایه، که به نام نشانه های ولایت چاپ شده است،(2) رساله در فقه احکام البهار، رساله در رجال، رساله درموضوع نفت که توسط آقای موسی نجفی به ضمیمه کتاب تعامل دین و سیاست تجدید چاپ شده است . (3)

ص: 82


1- زاهد نجفی، فطرت بیدار زمان، ج1، ص 84-129
2- نصرالهی، مشاهیرتکیه زند کرمانی، ص 3
3- مهدوی، سیری درتاریخ تخت فولاد، ص 177

از جمله ویژگیهای مهم مرحوم زند کرمانی در امر تدریس تفسیر قرآن بوده که اشخاص زیادی، از جمله مرحوم آیت الله سید اسماعیل هاشمی وبرادر ایشان، شیخ احمد ربانی، سید ابوالفضل صفوی ریزی، شیخ نعمت الله، شیخ نصر الله صالحی و ابراهیم جواهری و افراد دیگر ازتفسیر قرآن ایشان استفاده می کردند، ایشان درمیان تفاسیر شیعه «مجمع البیان» را تدریس می کردند و تسلط کاملی برآن داشتند ومتن عربی آن رامثل یک کتاب فارسی راحت و سلیس می خواندند و معنی می کردند. وی می گفت: « درمیان تفاسیر شیعه « مجمع البیان» مورد قبول شیعه و سنی است و در عین حال جامع است»(1)

سرانجام این عالم غیور در جمادی الثانی 1389 ق مطابق 19 شهریور سال 1348 ش در اثر بیماری در خارج از کشور فوت نمودو پیکر پاکش را با تشییع کم سابقه ای به تخت فولاد حمل گردید ونزدیک تکیه زرگرها در تکیه مخصوص به خاک سپردند.

حجة السلام علی اکبر اژه ای

شهید، حجت الاسلام علی اکبر اژه ای، سومین فرزند آیت الله حاج میرزا علی محمد اژه ای در سال 1331ش در خانواده ای روحانی در اصفهان به دنیا آمد.پدرش از مجتهدان بر جسته اصفهان بود ودر تربیت فرزندش نقشی مؤثر داشت.

شهید اژه ای در درس فلسفه شهید دکتر بهشتی به طور خصوصی شرکت می کرد.پس از گرفتن لیسانس در دبیرستانهای احمدیه، فارابی و حکیم سنایی اصفهان به تدریس مشغول شد.وی فعالیتهای اجتماعی -سیاسی خود را از سال 1344ش در کانون علمی وتربیتی جهان اسلام شروع وپس از بسته شدن آن به دست ساواک درسال 1352، فعالیتهای

ص: 83


1- زاهد نجفی ، فطرت بیدار زمان، ص 84 و 99

خود را درمسجد امام علی -علیه السلام- اصفهان متمرکز نمود.در آن زمان ، در اصفهان جزوه هایی با عنوان«فرصت در غروب»مخفیانه پخش می گردید که با دخالت ساواک نشر آن متوقف گشت وشهید اژه ای مسؤولیت انتشار مجدد آن را به عهده گرفت.(1)

وی درهمان دوره، نوشته هایی در نقد کتاب شناخت مجاهدین خلق نوشت وانتشارداد ودر سخنرانیهای خود نیز انحرافات این کتاب را در زمینۀ معتقدات دینی افشا کرد.

او اعتقادی راسخ داشت که مسلمان مجاهد پیش ازآنکه برای مبارزه در راه عقیده سلاح برگیرد،باید به اصول عقاید ومکاتب خود کاملاً باشد وبه سلاح ایمان و عقیده مجهز شده باشد.(2)

وی دراین دوره با سازمان مهدویون وگروه توحیدی صف همکاری داشت ودر سال 1353ش توسط ساواک دستگیر وسپس آزاد گردید.همزمان با شروع انقلاب اسلامی،از مدیران ومدرسان جلسات مذهبی جوانان در اصفهان بود واز این طریق به تربیت جوانان در اصفهان بود واز این طریق به تربیت جوانان در اصفهان می پرداخت .شهید اژه ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به روشنگری و افشای ماهیت و لیبرالها پرداخت.

وی با اغلب گروهها و سازمانهای اسلامی ارتباط داشت.منزلش پایگاهی برای فعالیت و برگزاری جلسات خصوصی بود، که چندین بار مورد هجوم وتفتیش ساواک قرار گرفت .پس از تأسیس حزب جمهوری اسلامی ، به عضویت شورای مرکزی حزب(شاخۀ اصفهان) انتخاب شد.چندی بعد، به تهران رفت وبا معمّر قذاقی ودیگر چهره های انقلاب لیبی

ص: 84


1- اشرفی اصفهانی ، تبارنامه خونین ،ص 20.
2- فرهنگ ناموران معاصر ایران ، ج2، ص444.

دیدار وگفتگو کرد.(1)

از جمله تألیفات اوست: 1- انسان از دیدگاه قرآن؛ 2-تقوا از نظر انسان؛3-صبر از دیدگاه مکاتب؛4-نقش شخصیتها در تاریخ؛5-دومین رمضان (در مورد جنگ دوم اعراب و اسراییل)؛6- شب قدر؛ 7-فقر از دیدگاه اسلام؛ 8- نقد وبررسی جنبش مسلمانان؛10- آرامش در بیکرانگی (در توحید).

وی در هفتم تیر 1360ش در حالی که به عنوان عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی اصفهان در جلسه ای برای بررسی اوضاع کشور شرکت داشت، درکنار استادش ، شهید مظلوم دکتر بهشتی به دست منافقان کور دل به شهادت رسید ودر گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

شهید آیت الله عطاء الله اشرفی اصفهانی

فرزند شیخ اسد الله اشرفی، عالم فاضل متقی عابد مجاهد. در سال 1322 ق/ 1281 ش در سدۀ ماربین (خمینی شهر کنونی) متولد شد. وی پس از تحصیلات مقدماتی به اصفهان آمد و از محضرآیت الله سید محمد نجف آبادی، آیت الله سید مهدی درچه ای و آیت الله فشارکی سود برد. پس از مسافرت به قم 23 سال در آن شهر از محضر استادان بزرگی، همچون آیت الله حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، آیت الله محمد تقی خوانساری، آیت الله صدر، آیت الله بروجردی، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و آیت الله محمد رضا گلپایگانی سود برد و از سوی آیت الله سید محمد تقی خوانساری اجازۀ اجتهاد گرفت. در سال 1335 ش ازسوی آیت الله بروجردی برای ادارۀ حوزۀ علمیۀ کرمانشاه رهسپار آن شهر شد. ایشان نزد امام خمینی (قدس سره) نیز از موقعیت

ص: 85


1- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ،ص 266.

برجسته ای برخوردار بودند.(1) منظومه، حکمت و اسفار را نزد ایشان آموختند و پس از ایام تبعید در نجف، در پاسخ کسانی که می پرسیدند در مسایل و موضوع های اجتماعی وپرداختن وجوهات شرعی به کدام یک از علما مراجعه کنیم، جواب می دادند: « به آقای اشرفی اصفهانی مراجعه کنید. ایشان نماینده من دراستان کرمانشاه هستند».(2)

در مبارزات انقلاب اسلامی علیه رژیم پهلوی فعالیت بسیار نمود و بارها دستگیر و بازداشت شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده امام خمینی؛ در استان کرمانشاه و امام جمعۀ شهر کرمانشاه گردید. پس از جنگ تحمیلی همواره یاور رزمندگان اسلام بود و در ماه دو نوبت برای تقویت روحیۀ رزمندگان اسلام در جمع آنان حضور پیدا می کرد. وی پس از انقلاب اسلامی سه بار مورد سوء قصد قرار گرفت. سرانجام این عالم فقیه ربانی در روز جمعه بیست و سوم مهر ماه 1361 شمسی در مسجدجامع کرمانشاه در نماز جمعه مورد سوء قصد مجدد منافقین قرار گرفت وبه آرزوی خود که چهارمین شهید محراب باشد، نایل شد.

جنازۀ ایشان پس از تشییع با شکوه در کرمانشاه، به زادگاه او یعنی خمینی شهر و از آنجا به اصفهان انتقال داده شد. و در تخت فولاد درمزار گلستان شهداء اصفهان دفن گردید.

هجرت آن شهید به کرمانشاه و اقامت 27 سالۀ ایشان در استان کرمانشاه- که بزرگترین بخش زندگی ایشان را تشکیل می دهد -به دو بخش تقسیم می شود. دورۀ رژیم ستم شاهی که مدت 23 سال طول کشید که در این دوره مهمترین خدمات آن شهید بزرگوار پرداختن به تدریس علوم و معارف اسلامی حوزوی

ص: 86


1- اشرفی اصفهانی ، برهان قرآن ، ص 5.
2- اشرفی اصفهانی، غروب خونین در محراب جمعه، ص 19.

در حوزۀ علمیه آیت الله بروجردی، جلسه های تفسیر قرآن در شب های شنبه هرهفته و جلسه های درس اخلاق و پرداختن به مسائل اجتماعی و دینی مردم وحل مشکلات اجتماعی منطقه ، همچنین مهمترین مسائل آن شهید تألیف و تنظیم آثار علمی ارزنده در اصول دین و مسائل کلامی و علوم قرآنی بود.

و دورۀ دوم زندگی ایشان مدت 4 سال حیات پر افتخار ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا روز شهادت است که به مسئولیت هایی که از سوی حضرت امام به ایشان محول شده بود، پرداختند و ازاین رهگذر خدمات علمی و مذهبی وآثاری از آن شهید محراب باقی ماند. مانند تأسیس حوزۀ علمیه امام خمینی کرمانشاه، توسعه مسجد مرحوم آیت الله بروجردی کرمانشاه و آثار خیریۀ دیگر.

همچنین مجتمع بزرگ فرهنگی و دانشکدۀ علوم قرآنی شهید محراب اشرفی اصفهانی در کرمانشاه که بعد ازشهادت ایشان ساخته شد، هم اکنون ازبزرگترین دانشکده های علوم قرآنی است و تعداد زیادی دانشجوی علوم قرآنی ازاین دانشکده فارغ التحصیل شده اند.

در زمینه آثار علمی از این شهید بزرگوار در علوم و معارف اسلامی، اعتقادی، کلامی، علوم قرآنی، فقهی و اخلاقی آثاری به زبان عربی و فارسی به یادگار مانده است. از مهمترین آثار ایشان کتاب نفیس و گرانقدر «برهان قرآن» در علوم قرآنی است که تنها اثر ارزشمند آن شهید بزرگوار است که به فارسی نوشته شد و محصول بیش از5 سال عمر شریف آن شهید بزرگوار است.(1)

مباحثی همچون کیفیت نزول قرآن، نام های قرآن، جمع آوری و اعراب گذاری قرآن، قرآن و پیامبر اسلام

ص: 87


1- اشرفی اصفهانی ، غروب خونین در محراب جمعه ، صص 52- 54

(صلی الله علیه و اله و سلّم)بررسی آیات قرآن درزمینۀ جهان آفرینش، مبحث محکم و متشابه و تأویل قرآن، بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن، عصمت انبیاء از نظر قرآن و عقل، قرآن و علم غیب، اساس مطالب این کتاب را تشکیل می دهد که به قلمی روان و ساده پیرامون هر کدام از موارد فوق با استناد به آیات قرآنی مطالب جامع و مفیدی را ارائه شده است.

سیده نصرت امین (بانو امین)

حاجیه خانم سیده نصرت امین (معروف به بانوی ایرانی) درسال 1265ش در اصفهان متولد شد. پدر ایشان سید محمد علی امین التجار اصفهانی است. که خداوند پس از سه فرزند پسر، این دختر را به ایشان عطا می کند. مادر با روشن بینی در چهار سالگی فرزند را برای آموزش قرآن و فراگیری خواندن و نوشتن به مکتب می فرستد.در حالی که فضای حاکم برآن ایام به گونه ای بود که کمتر خانواده ای به خود اجازه می داد دختری رابرای کسب دانش به مکتب یا مدرسه بفرستد.

به این ترتیب، بانو امین تحصیل را آغاز می کند و تا حدود یازده سالگی به تحصیل زبان عربی می پردازد. ایشان از خاطرات زمان کودکی اش چنین می گوید: « درست به یاد دارم در اوقاتی که با بچه های هم سن خود بودم، مثل آنان تفریح و گردش نمی کردم، بلکه بیشتر مشتاق بودم تنها باشم تا بتوانم فکر کنم، زیرا گمشده ای در وجود خود احساس می کردم.حتی اگر در مجالس عمومی می رفتم باز در حال تفکر بودم و در مقام این که پا از جادۀ شریعت

بیرون نگذارم». هنگامی که بیست ساله می شود، به سبب شوقی که به کسب دانش داشته است، به تحصیل فقه، واصول ، تفسیر و علم حدیث می پردازد. ایشان در این باره می گوید: «همواره لطف پروردگار

ص: 88

بدرقه راهم بود و حین تحصیل گاهی حالات خوش و نورانی نصیبم می شد».

در مورد آموختن علوم و کسب معارف، این بانوی فاضله چنین اظهار می دارد: «در نوشته هایم کمتر از امور خارجی کمک گرفته ام. نمی گویم که از غیب خبر دارم، اما اغلب معنویات و معارف را از استاد فرا نگرفته ام و غالب نوشته هایم با ارشاد و کمک «او» بوده است».

جدّیت این عالمه فرزانه در امر تحصیل به حدی بود که می گفت:« هیچ چیز نمی تواند کلاس درس را تعطیل کند؛حتی مرگ فرزند». یکی ازاساتید بانو امین - مرحوم آیت الله حاج میر سید علی نجف آبادی نقل کرده است: «روزی شنیدم فرزند ایشان فوت شده است. فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد، ولی برعکس، دو روز بعد کسی را به سراغم فرستاد که برای تدریس به منزل ایشان بروم و من ازاین علاقۀ ایشان به درس و تحصیل سخت تعجب کردم».

به این ترتیب، بانو امین بیشتر علوم را در خانه و نزد علامه میر سید علی نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری فرا گرفت. همچنین از علمای بزرگی همچون شیخ محمد رضا نجفی ، آیت الله زفره ای، میرزا علی اصغر شریف کسب علم نمود. تحصیل و تحقیق ایشان در سن چهل سالگی به حدی رسید که بعضی از علماء و مراجع تقلید از جمله مرحوم آیت الله العظمی محمد کاظم شیرازی، آیت الله عبدالکریم حائری و آیت الله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی پس از امتحان و طرح پرسش های بسیار و دریافت جواب های کافی و مطمئن، به ایشان اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرع می دهند. بانو امین هم چنین از آیت الله محمد رضا نجفی اصفهانی، حجت الاسلام و المسلمین مظاهری نجفی اصفهانی اجازه روایت دریافت می کند

ص: 89

و به آیت الله العظمی مرعشی نجفی و حجه الاسلام و المسلمین زهیر الحسون نیز اجازه روایت می دهد.

زمانی که بانو امین کتاب خود را به نام «اربعین هاشمیه» نوشت و این کتاب به حوزه علمیۀ نجف رسید، علما از آن استقبال کردند. آیت الله آقا سید محمدعلی نجف آبادی در تکمیل تشویق های علما گفتند : «بانو امین هر چه در این کتاب نوشته اند، از تراوشات فکری خودشان بوده است و ربطی به تعلیمات من ندارد». بعد از نگارش همین کتاب بود که علما در صدد برآمدند تا از ایشان اجتهاد بگیرند و برای اولین بار این خانم در مقام تنها بانوی مجتهده عصر خود قرار گرفت و علما و افراد زیادی امتحان از کشورهای اسلامی برای ملاقات و گفتگو با ایشان به نزدشان آمدند.(1)

ایشان آثار ماندگاری در زمینۀ فرهنگی و تألیف کتب از خود به یادگار نهادند. در سال 1344 حوزه ای به نام مکتب فاطمه (س) برای خانم ها تأسیس کرد با 600 تا 1000 شاگرد شروع به کار کرد. همچنین ،از اقدامات دیگر او تأسیس دبیرستان دخترانه بود.

کتاب هایی که ایشان مکتوب داشته و به چاپ رسانده عبارتند از:

1-اربعین هاشمیه: (به زبان عربی) اولین تألیف گرانمایۀ ایشان و مشتمل بر چهل حدیث در توحید و صفات حق تعالی؛

2- جامع الشتات (به زبان عربی)؛ مشتمل بر پرسش های متعددی که علما اساتید بزرگ از ایشان پرسیده اند و پاسخ های این عالمه بر آنان؛

3-معاد یا آخرین سیر بشر؛

4- النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه (به زبان عربی)؛ این کتاب در واقع واردات قلبی و خاطراتی است که مؤلف در سلوک الی الله به واسطه

ص: 90


1- ریاحی، مشاهیر زنان اصفهان، صص 75-107

فیض حق در می یابد؛

5-«روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی» در این کتاب به زبان ساده و همراه با اندرزهای نیکو به خواهران ایمانی معنای سعادت و خوشبختی ابلاغ می شود.

6- محزن اللئالی در مناقب مولی الموالی علی علی السلام؛

7- سیر وسلوک در روش اولیاء و طریق سیر سعداء؛

8- تفسیر قرآنی «محزن العرفان»؛

کتاب «محزن العرفان» تفسیر جامعی از قرآن کریم است که در 15 جلد رسیده است. اگر آثار پر ارج این عالمه بزرگوار را دایره ای فرض کنیم، نقطۀاصلی و مرکز این دایره تفسیر ایشان است.(1)

روش ایشان در تفسیر گرانمایه اش از همان آغاز نگارش و نشر آن بر این روال است: ابتدا عین آیات را آورده ترجمه و توضیح آن را بیان می کند. سپس توضیح و چگونی شأن نزول آیات ذکر کرده، به نقل سخن مفسران و احادیث ائمه معصومین (علیهم السلام) می پردازد. در پایان نیز نظریه و برداشت خود را عرضه کرده، به تفسیر قسمتی دیگر می پردازد و از جمال زیبای قرآن پرده بر می گیرد.

وی با مهارت و استادی و به پیروی از صدرالمتألهین شیرازی، روشی فلسفی وعرفانی دارد: در آیاتی که توضیح و تفسیر بیشتری می طلبد، معمولاً خود به طرح پرسشهایی پرداخته، آن گاه پاسخی پخته و جامع را در برابر دیدگان خواننده می گذارد که این روش مسلماً در باروری افکار سودمند است.

در توضیح واژه ها و جملات آیات، مباحث ارزشمندی از قبیل توحید، تبلیغ، رسالت و سیرۀ

ص: 91


1- همان، ص105.

پیشوایان معصوم (علیهم السلام) رابه بحث و بررسی کشیده است.

ترتیب تفسیر محزن العرفان بر خلاف ترتیب تفاسیر معمولی است. زیرا جلد اول و دوم آن از آغاز سورۀ حمد تا پایان سورۀ بقره است. مؤلف محترم دلیل ترتیب را در مقدمۀ جلد سوم به این صورت بیان می کند:

« سرّ این که بر خلاف قانون مفسرین که پس از اتمام سوره بقره شروع می نمایند. به تفسیر سوه آل عمران؛ جزء آخر قرآن را در نظر گرفتم که راجع به سوره های کوچک مختصر تفسیر بنمایم، این بود که با خود اندیشه نمودم که روی میزان طبیعی خیلی بعید است با این کبر سن و علت مزاج قلیل، اجل مهلت دهد بتوانم تمام قرآن را ولو به اختصار ترجمه و تفسیر نمایم. پس بهتر این است که آنچه از قرآن مهمتراست در نظر بگیریم که اگر موفق نشدم به تفسیر کامل، عمل به مهمتر شده باشد. و بعداً اگر سعادت یاری کرد و موفق شدم به تفسیر سوره های جلوتر اقدام نمایم»(1).

ایشان پس ازاین مقدمه، خاطر نشان می سازد که سوره های آخر قرآن کمتر تفسیر شده، چون بعضی مفسران عمرشان وفا نکرده و دیگراین که سوره های آخر قرآن غالباً مکی است و حال و هوای خاص خود را دارد. با نوامین در نگارش تفسیرخود از کتاب های تفسیری و غیر تفسیری همچون مجمع البیان، ابوالفتوح رازی، روح البیان، کشف الاسرار، اربعین شیخ بهایی، المیزان، و آثار دیگر استفاده نموده است.

شیوۀ تفسیری کتاب، شیوه ای عمومی است و مشتمل بر جنبه های گوناگون تفسیری است. ولی در مناسبت هایی که پیش آمده، مطالب فلسفی و عرفانی

ص: 92


1- بانو امین، محزن العرفان، ج 3، ص 2 .

حضوری چشمگیر دارد و به این گونه مسائل بیشتر توجه شده است. شاید به همین جهت است که مؤلف محترم نام تفسیر خود را «محزن العرفان» نهاده است.(1)

در پانزده جلد کتاب مطالب فلسفی- عرفانی بسیاری به چشم می خورد از جمله مبحث خواص حروف(2)، هاروت و ماروت(3)، میثاق الهی(4)، قوس صعودی و نزولی موجودات(5)، شعور در عالم جمادات(6)، مراتب عقول(7)، اشراق و عرفان(8) در این تفسیر ارزشمند اشاره شده است.

بانو امین در آغاز پیشگفتار پس از بازگویی فضیلت قرآن، تذکرات سودمندی را پیرامون تفسیر و علوم قرآنی دارد، آنگاه تفسیر خود را با تفسیر سورۀ فاتحه آغاز و در جلد آخر، تفسیر خود را با سوره «الناس» با این سخن به پایان می برد: «از بعضی علمای تفسیر وارد شده است که چون اول قرآن با حرف «باء بسم» افتتاح گردید و در آخر قرآن با حرف سین « و الناس» خاتمه پذیرفته است. لذا کلمه

«بس» را تشکیل می دهد. و درعربی «بسک» به معنی «حسبک» آید و معنی آن چنین می شود: « حسبک من الکونین ما اعطیناک بین العرفین» یعنی تو را از هر دو جهان کافی است، آنچه را به تو در بین این دو حرف عطا نموده ایم. یعنی بر مرد و زن مسلمان کافی است که دو پیرو آن باشند، تا آنان را به سعادت و

ص: 93


1- جعفری ، نگرشی به تفسیر مخزن العرفان ، ص 3.
2- بانو امین ، مخزن العرفان ، ج1، ص 75.
3- همان، ج2، ص 14..
4- همان ، ج1، ص 225.
5- همان ، ج 5، ص 153.
6- همان ، ج 5، ص 242.
7- همان، ج6، ص 381.
8- همان، ج6، ص393.

فیروزمندی دنیا و آخرت برساند»(1).

سرانجام این عالمۀ فرزانه در تاریخ 23 خرداد ماه 1362 ش. / اول رمضان المبارک 1403 ق. پس از 99 سال عمربا برکت دیده از جهان بر بست و روحش به جوار رحمت الهی شتافت. سپس او را در مزار تخت فولاد در تکیه خانوادگی امین دفن نموده ، بقعه ای که نشانگر حجاب بانوی مسلمان ایرانی است بر آرامگاه او بنا نمودند.

ص: 94


1- همان، ج 15، ص401.

خادمین قرآن مدفون در تخت فولاد

اشاره

ص: 95

ص: 96

زین العابدین اشرف الکتاب

آقا زین العابدین اصفهانی، ملقب به اشرف الکتاب،فرزند آقا قاسم اصفهانی است (بعضی نام پدرش را محمد تقی نوشته اند)، سال تولد او را حدود 1185 ق نوشته اند(1).

اشرف الکتاب از نوابغ خوشنویسان خط نسخ و از مفاخر بزرگ ایران است.خط نسخ تا قرن یازدهم هجری شیوۀ قدیمی داشته که با ثلث آمیخته بوده و تلخیص نسخ از ثلت در قرن دوازدهم هجری به دست استادانی همچون آقا ابراهیم قمی ومیرزا احمد تبریزی انجام گرفته است. وشیوۀ جدید نسخ، مولود ابتکار میرزای تبریزی است . بعد از میرزای تبریزی، دورۀ آقا محمد هاشم اصفهانی رسید و بعد از وی عهد اشرف الکتاب و معاصرش آقا غلامعلی اصفهانی است.

اشرف الکتاب در خط، شاگرد آقا محمود خوشنویس اصفهانی(2)

و آقا عبدالغفار اصفهانی بود(3)

اما خود شیوه و سبکی مخصوص داشت که از شیوۀ معاصر نامدارش، آقا غلامعلی خوشنویس اصفهانی و دیگر خطاطان نسخ ممتاز بود.

آقا زین العابدین، برای رسیدن به این درجه از

ص: 97


1- همایی، تاریخ اصفهان، (مجلد هنر و هنرمندان)،ص 77
2- اعتماد السلطنه، الماثر و الاثار،ج1، ص286
3- همایی ، تاریخ اصفهان (مجلد هنر و هنرمندان ) ص 78

روی خطوط میرزا احمد تبریزی مشق بسیار نموده و نام وی را به عظمت یاد کرده است. او در کتابت کند و آرام، اما بی اندازه محکم ومتین می نوشت؛ چنانکه گویی قلم اوسرب گداخته برکاغذ نقش می بست. با اینکه یکصد و ده سال از عمرش گذشته بود،به هیچ وجه سستی و ناتندرستی و رعشه در دستش پیدا نشده و به قرصی و محکمی جوانی چیز می نوشته است.(1)

اشرف شاگردان بی شمار داشته و حداقل بیش از صد تن خوشنویس نامی تربیت کرده است؛ از قبیل پرتو اصفهانی (م1304 ق)، شرف المعالی سید محمد اصفهانی، متخلص به بقا، مرحوم میرزا محمد علی سلطان الکتاب اصفهانی، آقا زین العابدین محلاتی و میرزامحمدعلی قاری (م 1313ق) (2)

اشرف الکتاب درمدت طولانی زندگانی خود، قطعات و کتب ادعیه و احادیث واجزای متفرقۀ قرآن مجید بسیار نوشتۀ؛ از جمله قرآن را به طور کامل بیش از هفت بار نوشته است، و قرآنهای خط او معجزۀ خط نسخ است. که امروزه نمونه آن در موزه ها و کتابخانه های سطح کشوریافت می شود.(3)

سرگشته شاعر در باره اومی گوید :

به پیش خط خوش نغز اشرف الکتاب

ز خط سبز نکویان همه دهان بستند

سانجام اشرف الکتاب که قریب یکصد وده سال عمر نمود،این خوشنویس نابغه در نهم شعبان 1295 ق دست توانا وکلک اعجاز گر او از کارایستاده و دیده بر جهان فرو بست. پیکر آن هنرمند گرانمایه را در تکیۀ خوانساری به خاک سپردند.

ص: 98


1- همان ، ص 79
2- همان ، ص 78
3- بیانی ، احوال و آثار خوشنویسان، ج4، ص 1072.

میرزا سلیمان خان شیرازی (رکن الملک)

از شعرا ونویسندگان و مردان نیک نفس و یکی از سیاستمداران خوشنام اواخر عصر قاجاریه، مرحوم رکن الملک شیرازی ،متخلص به «خلف» فرزند محمد کاظم است. ایشان که در طول زندگانی مصدر آثار و خیرات بی شمار بوده، به علت آنکه مدت زمانی مقام نایب الحکومه ظل السلطان، حاکم بیست و پنج ساله اصفهان را داشته ، توانسته است تا حدی از اعمال و رفتار زشت این شاهزاده مغرور و مستبد جلوگیری کند و مانع خرابکاری های بی رویۀ وی گردد.

وی در سال 1254 ق در شیراز به دنیا آمد و به واسطۀ حسن تقریر و مهارت در انشاء مورد توجه مقامات دولتی قرار گرفت. در سال 1277 ق کارگزار جزیرۀ بحرین گردید و از سال 1281 ق منشی مخصوص مسعود میرزا ظل السلطان فرمانفروای فارس شد و آنگاه که حکومت اصفهان و نواحی غربی و مرکزی ایران نیز ضمیمه قلمرو حکومت ظل السلطان گردید ،یعنی سال 1291 ق به اصفهان آمده و نایب الحکومه اصفهان شد و به «رکن الملک» لقب گردید(1).در حسن تدبیر و کفایت و مراتب دینداری و صفای نیت او همین بس که در تمام مدت ریاست هیچ عملی که منافی عفت و تقوی و دیانت باشد، از وی صادر نگردید، خاص وعام از وی راضی بودند و هنوز هم نامش به نیکی و مقرون با دعای خیر میان اهالی اصفهان مشهور است(2).

وی نسبت به علماء و عرفا و مستمندان نهایت ارادت و دستگیری را به عمل می آورد. همچنین آثار خیریه ای از او باقی مانده است از آن جمله :

ص: 99


1- داعی الاسلام، مجله الاسلام ، رساله نهم، سال اول، ص 134
2- 2 همایی، دیوان طرب، مقدمه، ص 45

ساختن بقعه ای جهت مرحوم آقا محمد بید آبادی در تخت فولاد؛

1- ساختن گنبد و تعمیرات تکیه حاج محمد جعفر آباده ای در تخت فولاد ؛

2- تعمیرات ماهانه در تکیه میرفندرسکی در تخت فولاد.

3- ساختن مسجد عالی و وسیع و مدرسه در اول تخت فولاد که از مهمترین و زیباترین اثار او ست؛

4- چاپ هفت هزار و پانصد جلد از قرآن مجید به ضمیمه کشف آلایات و رساله در استخاره؛

5- تعمیرات در صحن مطهر عسکریین علیهما السلام در سامرا.

6- چاپ زاد العماد علامه مجلسی رضوان الله علیه.

7- چاپ جامع عباسی تالیف شیخ بهائی.

8- چاپ صحیفه سجادیه یا زبور آل محمد علیهم السلام.

9-چاپ جلد دوم کتاب انیس الاعلام فی نصره الاسلام میرزا محمد صادق جدید الاسلام(1).

10- از اقدامات سیاسی مرحوم رکن الملک تاسیس شرکت اسلامیه در اصفهان بود که به منظور تشویق تجارت داخلی و حمایت از کالاها و صنایع داخلی پدید آمد. پس از تاسیس این شرکت و آغاز فعالیت آن ، علمای اصفهان به زعامت مرحوم آقا نجفی و حاج آقا نورالله اعلامیه ای صادر کردند و مردم را از استعمال پارچه های خارجی منع نموده و آنان تشویق و ترغیب نمودند که حتی المقدور لباس های خود را از پارچه های داخلی تهیه کنند.(2)

از دیگر اقدامات مهم

ص: 100


1- مهدوی، سیری در تایخ تخت فولاد اصفهان، ص 121
2- داعی الاسلام، مجله الاسلام، رساله یازدهم، سال اول، ص 171

سیاسی ایشان تأسیس ادارۀ دعوت اسلامی بود که از اقدامات نیک و سودمند وی محسوب می شود. دعوت اسلامی و «مجله الاسلام» یا گفتگوی صفاخانه اصفهان به مدیریت آقا محمد علی داعی الاسلام که از شاگردان مرحوم رکن الملک بوده اداره می شد(1).

رکن الملک در هفتم جمادی الاول 1331 ق در گذشت و مجاور مسجد و مدرسه ای که خودش در ابتدای تخت فولاد بنا نموده و در زمان حیاتش اتاقی واقع در دالان ورودی آن برای محل دفنش ساخته بود، دفن شد. قرآن چاپ رکن الملک با اینکه چند بار تجدید طبع شده، فعلاً نایاب و به قیمت گزاف خرید و فروش می گردد .از مختصات قرآن چاپ رکن الملک این که زیر آیات، ترجمه فارسی آنها نوشته شده وعلاوه بر این دارای کشف الایات و کلمات و حروف است و در ابتدای آن رساله ای دربارۀ تجوید و انواع قرآن ها چاپ شده است. این قرآن به قطع بزرگ با کاغذ خوب آهار و چاپ بسیار نفیس سنگی است.(2)

میرزا عبدالحسین قدسی

عالم ادیب خطاط بر جسته ، میرزا عبد الحسین، متخلص به «قدسی» ، مؤسس مدرسه قدسیه از فرهنگیان اصفهان، فرزند میرزا محمد علی خوشنویس اصفهانی، در رمضان 1278 ق.در اصفهان به دنیا آمد(3).

تحصیلات خود را در مدرسۀ نیم آورد -که از مدارس قدیم معروف اصفهان است شروع کرد و

ص: 101


1- داعی الاسلام، مجله الاسلام، رساله اول، مجله الاسلام یا گفتگوی صفاخانۀ اصفهان موجود در کتابخانه تخصصی تخت فولاد
2- صدرهاشمی، مقاله (حاج میرزا سلیمان خان شیرازی ملقب به رکن الملک) مجله یادگار، سال سوم، شماره نهم، ص44
3- قدسی، مقاله (میرزا محمد علی خوشنویس اصفهانی و فرزندان فاضل هنرمندش )، مجله هنر و مردم، شماره 157، ص105.

سالها در خدمت فقیه عالم متبحر آقا سید محمد باقر درچه ای و آخوند کاشی بود. در ضمن نزد پدرش که از اعاظم خوشنویسان بود، مشق خط کرد تا در خط نسخ و ثلث به درجۀ استادی رسید. از هنر نمایی های آن مرحوم در اوان جوانی، یکی این بوده است که سوره اخلاص را بر روی یک دانه برنج می نگاشته است(1).

قدسی نه تنها در خوشنویسی استاد نامدار زمانۀ خویش بود بلکه در مراتب فضل و دانش و سخن دانی و خدمت به تعلیم و تربیت فرزندان وطن، مقامی والا و رتبه ای ارجمند داشت. او با تأسیس یکی از آبرومندترین کانونهای فرهنگی چهل سال به جوانان اصفهان فضل و ادب آموخت و آن خدمت با اخلاص را در ادارۀ دبیرستان و درس گفتن بر سر کلاس تا یک هفته به پایان عمر پر برکت خویش که دیگر به ذات الریه از نفس افتاد، ادامه داد.

وی مدرسه قدسیه را در سال 1326 ق / 16 فروردین 1287 ش تأسیس نمود . از شاگردان این مدرسه یکی مرحوم علامه جلال الدین همایی و همچنین فرزندان آقا نجفی و آقا سید محمد باقر درچه ای و سید العراقین و آخوند فشارکی بوده اند .

آن مرحوم به هنگام تأسیس دبیرستان قدسیه ، به لحاظ آنکه خود معلمی کامل بود، روی به آموختن علوم و معارف جدید آورد و یک دورۀ کامل ریاضیات و هندسه و جغرافیا و طبیعیات را به آن اندازه که در متوسطه قدیم می خواندند فراگرفت و تدریس می کرد.

مرحوم قدسی در دوران زندگی سراسر خدمت وتلاش خود چند کتاب نیز تألیف کرد که از همه مهمتر، کتاب حساب برای دانش آموزان دورۀ ابتدائی و کتاب تحفه الفاطمیه در مناقب حضرت فاطمۀ زهرا

ص: 102


1- همان ، ص105.

-سلام الله علیها- را باید نام برد. تحفه الفاطمیه، در حدود پنجاه سال پیش در اصفهان به چاپ سنگی چاپ و منتشر شده است(1).

میرزا عبدالحسین قدسی در ادب و شعر فارسی اطلاعات وسیع و ذوق سرشار داشت و گاهی به تفنن شعر می گفت و «قدسی» تخلص می نمود در بدیهه گویی و زود شعری تبحری بسزا داشت(2).

از نگاشته ها و نوشته های آن مرحوم به خط نسخ و رقاع یکی قرآن صمصام الملکی است و این همان قرآنی است که استاد همایی در مقدمه دیوان طرب به معرفی آن نوشته است: ((مشتمل بر صنعت عجیب اتحاد صرف اول قرینه های سطور است. فی المثل اگر در صفحه ای سطر اول با حرف (ع) شروع می شود، سطر آخر نیز با (ع) آغاز می گردد و اگر سطر دوم با (د) آغاز می گردد، سطر یکی بآخر مانده با (د) شروع می گردد و تمام سطور در تمام قرآن با التزام همین صنعت عجیب و بدیع نوشته شده است))(3).

همچنین وی به خط ثلث برخی از کتیبه های مساجد و ابنیه را کتابت نموده است؛ از جمله کتیبه مدخل مسجد امام اصفهان است(4).سرانجام

میرزا عبدالحسین بعد از حدود هشتاد سال عمر که همه در خدمت ادب و هنر و فرهنگ گذشت چشم از دیدار هستی فرو بست و شب یک شنبه پنجم صفر1366ق./ هشتم دی ماه 1325 ش دار فانی را وداع گفت و در تخت فولاد تکیه تویسرکان مدفون گردید.

از دیگر اولاد میرزا محمد علی خوشنویس، میرزا ابوالقاسم خوشنویس و میرزا مهدی خشنویس

ص: 103


1- همایی، تاریخ اصفهان (مجلد هنر و هنرمندان)، ص112.
2- قدسی، خوشنویسی در کتیبه های اصفهان ، ص109.
3- همایی، تاریخ اصفهان ، ص 115.
4- قدسی ، همان ،ص110.

بوده اند، میرزا ابوالقاسم در هنر و جامعیت دانش و ادب سرآمد بود. وی خط نسخ و رقاع را نیکو می نوشت و از محضر پدر و برادران خود تعلیم گرفت و به تحقیق بیش از دیگر برادرانش قرآن و قطعه و کتاب نوشته است . تخصص وی در کتابت نسخ به قلم خفی بود و از ثلث نویسی و درشت نویسی اوآثاری وجود دارد(1)

وی روز سه شنبه 24 جمادی الثانی 1375 ق وفات یافت و در تکیه تویسرکان به خاک سپرده شد.

مرحوم میرزا مهدی کوچک ترین اولاد میرزا محمد علی خوشنویس، به خوشنویسی خط نسخ نامبردار بود. از علم تجوید آگاهی کامل داشت و به لحاظ ممارست در نوشتن قرآن های متعدد بتدریج همۀ قرآن کریم را از حفظ داشت در معاشرت با او آدمی کیفیت کار اعجاب انگیز حافظان قدیم را که ذکرشان درکتابها رفته است ، باور می کرد(2).مرحوم میرزا مهدی نیز در سال 1387 .ق / یازدهم دی ماه 1346 ش دار فانی را وداع گفت و در تکیه تویسرکان دفن گردید.

آقا محمد شمس الکتاب

حاج میرزا محمد خوشنویس، معروف به شمس الکتاب خواجوی ، خوشنویس هنرمند و عارف وارسته، فرزند مرحوم میزرا ابوالقاسم خواجوی اصفهانی، درحدود سال 1293 ق دریک خانواده ای مذهبی در محلۀ خواجوی اصفهان متولد شد و پس از گذراندن دوران طفولیت به تحصیل علوم مذهبی پرداخته و با اینکه در لباس روحانیت درآمد، برای امرارمعاش خود به شغل تجارت پرداخت. (3)

ص: 104


1- قدسی ، مقاله میرزا محمد علی خوشنویس اصفهانی و فرزندان فاضل هنرمندش، مجله هنر و مردم . ص 111
2- همان ، ص 111.
3- مصاحبه بانوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب در تاریخ 84/3/28

شمس الکتاب خواجویی در خط ،از شاگردان مرحوم استاد محمد علی سلطان الکتاب اصفهانی و استاد آقا غلامعلی نسخ نویس اصفهانی بود. و در خطاطی از استادان خط نسخ، ثلث و رقاع گردید.(1)

وی چون از کودکی علاقه زیادی به کلام الله مجید داشته، به نوشتن قرآن های مختلف که بیشتر به صورت شصت پاره بود، پرداخته است و از آن جایی که وی در فن تذهیب نیز مهارت داشته، آنها رابه صورت زیبایی تذهیب و وقف نموده که هم اکنون آثارش در موزه ها از جمله در موزه تبریز و موزه آستان قدس رضوی و بعضی از مساجد شهر اصفهان هنوز هم استفاده می شود.(2) همچنین از آثار ایشان، قرآنی از خطوط او در تملک مرحوم آقا زین العابدین نعمت اللهی است .(3)

شمس الکتاب خواجویی در تاریخ شوال سال 1312 ق مورد عنایت و توجه دولت وقت قرارگرفت و طبق فرمانی، سالیانه مبلغی حدود هشت تومان و مقداری گندم دریافت می نمود که بیشتر آن را به فقرا و مساکین می بخشیده است.همچنین وی در اصفهان به عنوان یکی از خیرین معروف بوده و مبلغی را که هزینه فقرا می کرده، تا سالیان بعد از فوت ایشان نیز همچنان ادامه داشته است.(4)

درزمینۀ خط جمعی ازطالبان را مشق می داده که از جملۀ آنها شیخ محمد رضا حسام

ص: 105


1- همایی ، تاریخ اصفهان «مجله هنر و هنرمندان». ص 169
2- مصاحبه با نوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب درتاریخ 84/3/28
3- مصاحبه با نوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب در تاریخ 84/3/28
4- مصاحبه با نوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب درتاریخ 84/3/28

الواعظین، واعظ جلیل و فاضل محدث خبیر، از خطباء طراز اول اصفهان بوده که در ثلث نویسی بی نظیر بوده است.(1)

استاد شمس الکتاب خواجویی پس از حدود 74 سال فعالیت هنری، سرانجام در 2 رجب سال 1367 ق فوت کرد و پیکرش را در تکیۀ خواجویی در تخت فولاد به خاک سپردند(2).

ص: 106


1- مصاحبه با نوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب درتاریخ 84/3/28
2- مهدوی : دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص440

فهرست منابع و مآخذ

1-آشتیانی، سید جلال الدین: منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج 3، ویرایش دوم، دفتر تبلیغاتی انقلاب اسلامی تهران، 1375ش.

2- ابن الرضا، سید مهدی: ضیاء الابصار، نشر مؤسسه انصاریان قم، 1382 ش.

3- اشرفی اصفهانی، محمد: عروج خونین، نشر شاهد، تهران چاپ اول 1381ش.

4- اشرفی اصفهانی، محمد: محراب خونین باختران، سروش، تهران، 1362ش.

5- اشرفی اصفهانی، عطاء الله: برهان قرآن، انتشارات اسوه، چاپ اول ،تهران، 1380ش.

6- اعتماد السلطنه، محمد حسن خان: المآثر و الاثار، به کوشش ایرج افشار، نشر اساطیر، تهران، 1374 ش.

7- افندی، میرزا عبدالله: ریاض العلماء، مطبعه الخیام، قم، 1401 ق

8- الحسینی الزنوری، میرزا محمد حسن: ریاض الجنه، کتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی، چاپ اول ، قم،1378 ش.

9- امین، سید محسن: اعیان الشیعه، دار التعارف، بیروت.1986م

10- امین، سیده نصرت: محزن العرفان در تفسیر قرآن، چاپ نشاط اصفهان، چاپ اول، اصفهان.

11- ایزد گشسب، اسدالله: شمس التواریخ، به سعی

ص: 107

و اهتمام عبدالباقی ایزد گشسب، چاپخانه نقش جهان، چاپ دوم،اصفهان، 1345ش.

12- ایزد گشسب، عبدالباقی: شرح احوال و آثار شیخ اسدالله ایزد گشسب، مجموعه مقالات عرفان ایران، شماره 5و6

13- باقری بید هندی، ناصر: بانوی نمونه،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم 1377ش.

14- بخشی، یوسف: شعرای خوانسار، نشر مؤسسه مطبوعاتی میر پور، 1366 ش.

15- بیانی، مهدی: احوال وآثار خوشنویسان، نشر علمی1363 ش.

16- تبریزی، میرزا محمد : ریحانه الادب، ج5، انتشارات خیام، چاپ چهارم، تهران، 1374ش.

17- تویسرکانی، سید احمد: دست نوشته ها راجع به خاندان علمی تویسرکانی.

18- تهرانی، شیخ آقا بزرگ: الذریعه، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان قم.

19- طبقات اعلام الشیعه،مؤسسات مطبوعاتی اسماعیلیان، الطبعه الثانیه. قم.

20- جابری انصاری، میرزا حسن: تفسیر حسن،«چاپ سنگی - بی تا»

21- جعفریان،رسول: دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه، انتشارات انصاریان، چاپ اول، قم،1381ش.

22- شرح احوال و آثار فاضل اصفهانی، انتشارات انصاریان، چاپ اول،قم، 1381ش.

23- جواهری، ابراهیم: علوم عقاید، چاپخانه گیتی، 1372 ش.

24- حسینی، سید احمد: تراجم الرجال، المجلد الثانی، الطبعه الاولی، الناشر دلیل ما، قم، 1422 ق.

25- حسینی یزدی، سید محمد علی و دیگران:

ص: 108

دانشمندان خوانسار،دفتر کنگره محقق خوانساری، چاپ اول،قم، 1378 ش.

26- خزائلی،حسنعلی: سیمای دانشوران،نسخه گنج عرفان، 1383 ش.

27- خواجویی، ملا اسماعیل: الدرر المتقطه فی التفسیر الآیات القرآنیه ( جمعه و رتبه سید مهدی رجایی) دار القرآن کریم،قم 1412 ق.

28- خوانساری، میرزا محمد باقر: روضات الجنات فی الحوال العلماء و السادات، ج 2و 3، الدار الاسلامیه، بیروت، 1411ق.

29- رضوی خوانساری، سید محمد: سدره المنتهی، چاپ سنگی، اصفهان، چاپ دوم.

30- داعی الاسلام، محمد علی: مجله الاسلام، سال های اول، شماره نهم و پانزدهم.

31- دیوان بیگی شیرازی، سید احمد: حدیقه الشعرا، جلد 2، به تصحیح عبدالحسین نوایی، تهران .

32- روضاتی، سید محمد علی: شرح روضات الجنات فی التراجم العلماء و السادات، انجمن کتابخانه های اصفهان، نشر نفایس مخطوطات اصفهان، 1341 ش.

33- ریاحی، محمد حسین: مشاهیر زنان اصفهان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ، چاپ اول،اصفهان، 1375 ش.

34- زاهد نجفی، محمد: فطرت بیدار زمان ،نشر بشیر 1383 ش.

35- سجادی سید احمد و قاسمی رحیم: میراث حوزه اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان، دفتر اول 1383.

36- سمامی حائری، محمد: بزرگان رامسر، چاپخانه خیام، قم 1361 ش.

37- شورای عالی فرهنگ ناموران ایران: فرهنگ ناموران معاصر ایران ، ج2، سوره مهر، تهران ، 1384ش

ص: 109

38- صدر هاشمی ، محمد: تاریخ جراید و مجلات ایران، نشر کمال ، 1363ش.

39- عقیقی بخشایشی: طبقات مفسران شیعه، قم، چاپ سوم، نوید اسلام 1382ش.

40- علوی عاملی، میر سید احمد: لطائف غیبیه، به اهتمام سید جمال الدین میر دامادی، نشر مکتب میرداماد، 1396 ق.

41- فاضل اصفهانی، بهاء الدین محمد: حکمت الخاقانیه، نشر آیینه میراث، چاپ اول،تهران، 1377ش.

42- فقیه ایمانی، میرزا محمد باقر: فوزاکبر ( در توسلات به امام منتظر)، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، قم، 1379.

43- سوز هجران، ناشر مصحح، چاپ اول، اصفهان، 1419ق.

44- قزوینی، شیخ عبدالنبی: تتمیم امل الامل، چاپخانه خیام قم، 1407 ق.

45- کتابی، محمد باقر: رجال اصفهان، انتشارات گلها، اصفهان، چاپ اول 1375ش.

46- قمی، شیخ عباس: منتهی الامل: ج 2، به تصحیح استاد ولی، انتشارات باقر العلوم،چاپ اول، تهران.

47- کرباسی زاده، علی: مشاهیر مزار علامه ابوالمعالی کلباسی، اصفهان کانون پژوهش، چاپ اول، 1384 ش.

48- حکیم متأله بید آبادی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول 1384ش.

49- گزی، شیخ عبدالکریم: تذکره القبور، به کوشش ناصرباقری بید هندی، چاپ اول، قم،1371ش.

50- معلم حبیب آبادی، میرزا محمد علی: مکارم الآثار، چاپخانه نشاط ، هشت جلد.اصفهان،

ص: 110

1361ش.

51- موسوی، سید محمد تقی: مکیال المکارم، ج1، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، چاپ سوم، 1374ش.

52- مهدوی، سید مصلح الدین: دانشمندان و بزرگان اصفهان، چاپ دوم، کتابفروشی ثقفی اصفهان 1348ش.

53- دانشمندان و بزرگان اصفهان، به تصحیح رحیم قاسمی، جلد اول، چاپ اول، انتشارات گلدسته 1384ش.

54- سیری درتاریخ تخت فولاد ، انجمن کتابخانه های عمومی اصفهان، چاپ اول 1370ش.

55- تذکره شعرای معاصر اصفهان، کتابفروشی تایید اصفهان، 1334ش.

56- کلباسی، شیخ محمد : خاندان کلباسی، بامقدمه واضافات علی کر بلسی زاده ومحمد علی نجفی کلباسی،نشر کانون پژوهش ، چاپ اول ، اصفهان ، 1381ش.

57- نصر اللهی،غلامرضا: جزوات تخت فولاد سرزمین جاویدان، شهرداری اصفهان 1381ش.

58- نیک پور،محمد: نام آوران علم و اجتهاد کرمان از قاجاریه تا پهلوی، نشر سازمان اسناد و کتابخانه ملی، 1383 ش.

59-یزدانی نجف آبادی، علی: دیباچه دیار نون ، نشر گوی ، چاپ دوم ، 1383ش.

60- همایی، جلال الدین: تاریخ اصفهان، (مجلد هنر و هنرمندان) به اهتمام ماهدخت بانوهمایی، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1375 ش.

61-تاریخ اصفهان (مجلد ابنیه وعمارات) به اهتمام بانو همایی، نشر هما چاپ اول، تهران ، 1382ش.

ص: 111

ب) فهرست نسخه های خطی:

1- انور،عبدالله: فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ایران، جلد دوم، نشر کتابخانه ملی 1369ش.

2-حسینی اشکوری، سید احمد: فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی، زیر نظر سید محمد مرعشی.

3- فهرست نسخه های خطی کتابخانه آیت الله گلپایگانی،ج 2.

4- فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج 8.

5- فهرست نسخه های خطی مرکز احیاء میراث اسلامی، ج2 .

6- فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی.

ج) فهرست مقالات:

1-صدر هاشمی، سید محمد: حاج میرزا سلیمان خان شیرازی( ملقب به رکن الملک) مجله یادگار،سال سوم شماره نهم.

2- مجلد وحید سال دوم خرداد 44، شماره 5.

3- قدسی، منوچهر: میرزا محمد علی خوشنویس اصفهانی و فرزندان فاضل هنرمندش، مجله هنر و مردم شماره 157.

4- مصاحبه با نوادگان مرحوم استاد شمس الکتاب در تاریخ 84/3/28.

5- مجله میراث جاویدان، سال پنجم، شماره 3 و4 ، 1376 ش.

6-مجله آیینه پژوهش ، سال دهم، شماره اول و دوم سال 1378 ش.

7- مجله میراث شهاب، سال دهم، شماره چهارم زمستان 1383.

ص: 112

تصویر

ص: 113

تصویر

ص: 114

تصویر

ص: 115

جبرئئل روح تائید کند

باطن پراست تسدیدت کند

لب همی گفت اینوصیت ها بدو

وزدو چشمانش روان بودی دوجو

بیان سبب ابتلای یعقوب

هر بلا و ابتلا بر انبیا

بی سبب هرگز نبوده ای کیا

مادر یوسف چو بنیامین بزاد

در نفاسش بود ناگه جان بداد

یک کنیزی داشت یعقوب ازقضا

هم پسرآورد از امر خدا

شیردادی او به بنیامین زجان

تاکه شد پور کنیزک یک جوان

آن جوان را چون نبی الله فروخت

مادرش را از جدائی دل بسوخت

بس تضرّع کرد و زاری باخدا

هاتفی آواز دادش ازسما

تو رسی بر وصل فرزند ای کنیز

پیش ازآنکه پیر کنعان بر عزیز

او شود همدرد تو اندر فراق

روز وشب گرید زدرد اشتیاق

وجه دیگر در بلایش گفته اند

آنکه روزی کشته بدیک گوسفند

یک تن از اصحاب او بد گرسنه

واقف از احوال او یعقوب نه

تابشب جوعان بد آنمرد فقیر

زانسبب شد مبتلا یعقوب پیر

فلّما ذهبوا واجمعوا الی قوله تعالی وهم لا یشعرون

دور چون گشتند از چشم پدر

آن یکی میزد برویش آن پسر

که مدد جو حالیا ازمهر و ماه

اینک اندازیمت اندر قعر چاه

گفت یوسف آخر از بهر خدا

گر روا دارید بر من این جفا

اسرار العشق به قلم ایزد گشسب

ص: 116

عکس

ص: 117

عکس

ص: 118

عکس

ص: 119

عکس

ص: 120

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109